زهرا ادریسی۱-سیداسماعیل حسینینژاد۲- رز فولادی۳*
- کارشناس ارشد بیومکانیک ورزشی- دانشکده علوم ورزشی- دانشگاه مازندران
- استادیار گروه بیومکانیک ورزشی- دانشکده علوم ورزشی- دانشگاه مازندران
- استادیار گروه بیومکانیک ورزشی- دانشکده علوم ورزشی- دانشگاه مازندران- نایب رئیس هیات پزشکی ورزشی مازندران
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر حاد نواربندی کینزیولوژیک بر هماهنگی اندام تحتانی حین گام برداری در ورزشکاران دارای آسیب پیچخوردگی مزمن مچ پا بود. به این منظور هماهنگی ۵ کوپل مجزا بررسی شد. الگوهای هماهنگی در ۳ فاز عملکردی (ضربه پاشنه تا اوج فلکشن زانو، اوج فلکشن زانو تا انتهای مرحله اتکا و فاز نوسان) بین گروههای سالم و آسیبدیده قبل و بعد از نواربندی مقایسه شدند.
روش کار: تعداد ۲۱ ورزشکار (۹ ورزشکار با آسیب پیچخوردگی مزمن مچ پا و ۱۲ ورزشکار سالم) برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. ورزشکاران پس از پر کردن فرم رضایتنامه و پرسشنامههای بیثباتی مچ پا کامبرلند و نصب سنسورهای آنالیز حرکت بر اندام تحتانی، به گرم کردن روی تردمیل پرداختند. سپس دادههای کینماتیکی مچ پا، زانو و لگن هنگام راه رفتن و دویدن ثبت شدند و افراد آسیبدیده همین مراحل را پس از نواربندی مچ پا تکرار کردند. نواربندی فقط برای مچ پای افراد آسیبدیده انجام شد و به منظور کنترل حرکت اینورژن و پلانتارفلکشن در این افراد از ۲ نوار کینزیوتیپ استفاده شد. زوایای سه بعدی مفاصل اندام تحتانی حاصل از ۱۵ گام با استفاده از واحد اندازهگیری اینرسی نوراکسون در دو سرعت ۵ و ۱۰ کیلومتر بر ساعت بر تردمیل در افراد سالم (بدون نواربندی) و افراد آسیبدیده پیش و پس از نواربندی ثبت وهماهنگی مفاصل اندام تحتانی با روش وکتورکودینگ محاسبه شد. شباهت بین الگوی هماهنگی افراد آسیبدیده پیش و پس از نواربندی با گروه سالم با روش کراسکوریلیشن بررسی و میانگین زاویه کوپلینگ در سه فاز عملکردی با برنامه نرمافزار SPSS نسخه ۲۷ با روش آنالیز واریانس دو طرفه با مقادیر تکراری، با سطح معناداری ۰۵/۰ تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نواربندی مچ پا به روش پیشنهادی سبب ایجاد تغییر در هماهنگی افراد دارای آسیب پیچخوردگی مزمن مچ پا نمیشود (P>۰.۰۵) اما تفاوتها در میزان تغییرپذیری کوپل زانو ساجیتال- مچ فرونتال در زیر فاز دوم (P=۰.۰۲۵) و لگن فرونتال- مچ فرونتال در کل چرخه گامبرداری (P=۰.۰۴۴, ۰.۰۱۰, ۰.۰۰۰) معنادار بوده است. مقایسه الگوهای هماهنگی و تغییرپذیری افراد سالم و آسیبدیده با روش کراسکوریلیشن نشان داد که این نواربندی سبب افزایش شباهت میان کوپل لگن فرونتال- مچ ساجیتال در زیرفاز دوم (P=۰.۰۱۲) و کاهش شباهت الگوی هماهنگی کوپل لگن- مچ فرونتال در فاز نوسان (P=۰.۰۱۱) میشود.
نتیجهگیری: از آن جا که در افراد دارای آسیب پیچخوردگی مزمن مچ پا میزان دورسیفلکشن کاهش مییابد با این روش نواربندی، احتمالا این کمبود جبران شده و الگوی هماهنگی در کوپل لگن فرونتال- مچ ساجیتال شبیه افراد سالم شده است. از سوی دیگر با توجه به این مسئله که به دلیل آسیب مچ پا، احتمالا این افراد تکیه بیشتری بر مفصل لگن برای حفظ تعادل خود دارند، این روش نواربندی سبب شباهت الگوی هماهنگی در این کوپل به افراد سالم شده است. نواربندی کینزیولوژیک سبب کاهش شباهت در الگوی هماهنگی لگن- مچ فرونتال در فاز نوسان به افراد سالم میشود و حرکات اینورژن و پلانتارفلکشن مچ پا که در افراد دارای پیچخوردگی مزمن زیاد است را محدود میکند. این محدودیت احتمالا باعث حرکات غیرهمزمان لگن و مچ پا در صفحه فرونتال شده و روش کراسکوریلیشن کاهش شباهت را نشان داده است. به طور کلی میتوان گفت نواربندی کینزیولوژیک تغییر در میزان تغییرپذیری افراد آسیبدیده ایجاد میکند و همچنین سبب افزایش شباهت الگوی هماهنگی لگن فرونتال و مچ ساجیتال به افراد سالم میشود.
کلید واژه ها: هماهنگی، ناپایداری مزمن مچ پا، نوار کینزیولوژیک، راه رفتن، دویدن
ارسال نظر