دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۰

" خستگی عضلات تنفسی و تمرین عضلات دمی در شناگران"

شنا یکی از ورزش هایی است که ضمن تقویت سرعت، استقامت، قدرت و انعطاف پذیری اندام ها و عضلات بدن،آثار مفیدی بر سلامت روحی و روانی انسان دارد (2). شنا ورزشی است که در آن گروههای عضلانی مختلف درگیر میشوند و به همین دلیل تعجب آور نیست که شناگران دارای اکسیژن مصرفی بالایی هستند.

در مردان شناگر خوب تمرین کرده در حد استاندارد جهانی، مقدار بیشینه­ای در حدود  L.min-1 6 اندازه­گیری شده است. به علت نزدیک بودن چگالی بدن به چگالی آب، وقتی که وزن بدن در آب قرار می­گیرد حدود چند کیلوگرم از وزن کاسته می­شود. مخصوصا افراد چاق می­توانند با صرف انرژی کمتری به صورت شناور باقی بمانند. بنابراین شناکردن هنگامی که در شدت­های پایین انجام شود، فعالیت سبکی محسوب می­شود. از این رو شنا و ورزش­هایی که در آب انجام می­شوند برای افرادی که دارای نقص بدنی هستند بسیار مناسب است (3).



خستگی عضلات تنفسی[1] (IMF)



خستگی عضلات تنفسی عملی فیزیولوژیک است که به عنوان کاهش ظرفیت تولید نیرو توسط عضلات تنفسی تعریف می­شود که با استراحت به حالت اول باز می­گردد (6). خستگی عضلات تنفسی هم در ورزش­های بیشینه و هم در ورزش­های زیر بیشینه مشاهده می­شود. در واقع در رقابت­های ورزشی، 14تا 16% از برون ده قلبی به سمت عضلات تنفسی هدایت می­شود که نشان می­دهد عضلات تنفسی به شدت تحت تاثیر قرار می­گیرند. بنابراین، توجه خاصی به فواید بالقوه­ی تاثیر تمرین عضلات تنفسی در ارتقاء عملکرد ورزشی جلب می­شود (4). برخلاف سایر عضلات تنفسی، تشخیص میزان خستگی در عضله دیافراگم و سایر عضلات تنفسی دشوار است. یکی از روش­های معمول برای تشخیص خستگی عضلات تنفسی، اندازه­گیری حداکثر فشار دمی و بازدمی قبل و پس از یک فعالیت مشخص می­باشد (6).



 دیدگاه فیزیولوژیست­های ورزشی به صورت قراردی این بود که سیستم تنفسی نمی­تواند بر روی عملکرد ورزشی ورزشکاران و حتی افراد سالم، محدودیتی اعمال کند. این تعصب بر اساس 3 فرضیه پیش­بینی شده بود. اول اینکه، در سطح دریا، اکسیژن رسانی نمی­تواند از طریق دیفوزیون (انتشار) اکسیژن در ریه محدود شود.  دوم اینکه، به نظر می­رسد که انسان حتی در ورزشهای خیلی شدید، مقدارقابل توجهی ذخیره تنفسی دارد، و در نهایت فرضیه سوم اینکه، عضلات تنفسی به اندازه کافی برای عملکردشان بزرگ شده و توسعه یافته­اند که در طول ورزش­های شدید هم خستگی مشاهده نشود. فواید گزارش شده در تعدادی از پژوهش­های انجام شده مبنی بر بهبود عملکرد ریوی و ورزشی ناشی از تقویت عضلات تنفسی با تعصبات فوق متناقض است. فرضیه های اول و دوم، که بدون چون و چرا وجود دارد، اما وسعت فرض شده برای آنها بر استدلال غلطی پایه­گذاری شده است. مفهوم فرضیه اول این است که اکسیژن مصرفی بیشینه تنها عامل تعیین کننده عملکرد است که البته این فرض درستی نیست. مفهوم فرضیه دوم این است که تهویه بیشینه می­تواند به صورت نامحدود حفظ شود که این فرض نیز فرض درستی نمی­باشد. و در مورد فرضیه سوم، تحقیقات نشان داده­ است که عضلات دمی پس از ورزش دچار خستگی می­شوند (11).



بر همین اساس، این فرض که تنفس نمی­تواند عملکرد ورزشی را بهبود ببخشد ضعیف است. پس از گذشت یک دهه، در یافته­های تحقیقی، پیشرفت قابل توجهی از اعمال محدودیت توسط کار عضلات تنفسی مشاهده شده است، و نیز بینشی را به سمت مکانیزم­هایی که از طریق آن تقویت عضلات تنفسی بهبود عملکرد را توسعه می­بخشد ایجاد می­کند (11). بعضی از مطالعات، تغییراتی را در لاکتات خون، ضربان قلب و تهویه پس از تمرین عضلات تنفسی مشاهده کرده­اند. با این وجود، تحقیقات دیگری نیز وجود دارد که تاثیری را بر چنین فاکتورهایی مشاهده نکرده­اند. بنابراین، کاهش خونرسانی به عضلات تنفسی هنگام فعالیت­های ورزشی بیشینه و زیر بیشینه، به کاهش اکسیژن رسانی به سلول­های عضلانی منجر می­شود و نیاز متابولیکی عضلات بالا می­رود که از طریق افزایش در غلظت لاکتات خون خود را نشان می­دهد. در نتیجه، عضلات تنفسی قادر نخواهند بود توان کافی را ایجاد کنند. در حقیقت، تمرین عضلات تنفسی ممکن است سازگاری سوخت و ساز هوازی در سلول­ها را افزایش دهد و اسیدوز ناشی از متابولیسم را به تاخیر بیندازد (4).



 خستگی عضلات دمی می­تواند رفلکس حسی و متابولیکی را که از عوامل مختل کننده عملکرد به حساب می­آید، فعال کند. اینکه عضلات دمی نیز مانند سایر عضلات به تمرین پاسخ می­دهند، خبر خرسند کننده­ای است. اگر این عضلات تحت برنامه تمرینی مناسبی قرار بگیرند، می­توانند سازگار شوند و قدرت، توان و استقامت آنها افزایش یابد. هر چند که مکانیزم­های فیزیولوژیکی متفاوتی در ورزشکاران نخبه و بیماران آمفیزمی ممکن است درگیر باشند، اما نتایج یکسانی به دست خواهد آمد (16).



قدیمی ترین گزارش از خستگی عضله دمی پس از رقابت­ها اولین بار در سال 1980 پس از دوی ماراتون مشاهده شده است. تحقیقات بعدی نیز یافته­ها در مورد دوی ماراتون را تائید کردند. همچنین داده­های به دست آمده پیشنهاد می­کنند که دوی فراماراتون و سه­گانه، عضلات پمپ کننده تنفس را دچار خستگی می­کنند. تحقیقات میدانی و آزمایشگاهی گروه تحقیقی مک کانل و همکاران، خستگی عضلات دمی را پس از قایقرانی، دوچرخه سواری، شنا، رقابت سه­گانه و دوی ماراتون تردمیلی نشان داده­بودند. تمام مطالعات بالا خستگی عضلات دمی را از طریق حداکثر جریان دمی ارزیابی کردند. هرچند که حداکثر جریان دمی شایستگی­هایی دارد (غیر تهاجمی، قابل حمل، استفاده راحت و سریع، راحت و پایا) اما ممکن است به علت مستعد تغییر بودن به خاطر تلاش فرد، مورد نکوهش قرار گیرد. به عبارت دیگر، کاهش حداکثر فشار دمی پس از فعالیت ممکن است به کاهش تلاش فرد نسبت داده شود تا فاکتورهای فیزیولوژیکی. با این وجود، خستگی عضله دیافراگم به دنبال فعالیت شدید از طریق تحریک الکتریکی عصب فرنیک تایید شده است. شواهدی از IMF بدنبال رقابت­های ورزشی بین المللی و تلاش­های حداکثری در آزمایشگاه و همچنین خستگی دیافراگم پس از تحریک الکتریکی نشان داده شده است (11).



تاثیر شنا بر خستگی عضلات تنفسی



فعالیت در محیط­های آبی شرایطی چالش برانگیز برای عضلات تنفسی است (11). محققان گزارش کرده­اند که تنها یک شنای 200 متر کرال سینه با 90 تا 95 درصد حداکثر سرعت، با فشار دمی بیشینه بالایی ارتباط دارد (29%) و می­تواند خستگی عضلات دمی را در زمانی کوتاهتر از 7/2 دقیقه ایجاد کند. این بیشترین میزان خستگی عضلات دمی است که تا کنون گزارش شده است. همچنین نشان داده شده است که تمرین شنا به تنهایی می­تواند باعث توسعه عملکرد عضلات تنفسی شود و به این نکته اشاره دارد که در تمرینات شنا، عضلات دمی تحت تاثیر قرار می­گیرند (12،9).



در تمرینات شنا، عضلات تنفسی به دلایل زیر تحت تاثیر قرار می­گیرد:



1. کنترل تعداد تنفس و افزایش نیاز به کارایی بالاتر 2. غوطه ور شدن در آب باعث افزایش فشار به دیواره­ی قفسه سینه می­شود و به شکل یک مقاومت برای انجام تنفس عادی عمل می­کند و در این حالت برای حفظ میزان تهویه باید دیواره­ی قفسه سینه تقویت شود 3. افزایش بار مقاومتی در برابر جریان دم و بازدم 4. افزایش شدت انقباض عضلات تنفسی و افزایش حجم جاری 5. استفاده دو جانبه از پتانسیل عضلات کمکی تنفس برای کمک به ضربات دست در شنا (14،7).



فعالیت در محیط­های آبی در مقایسه با محیط­های خشک، نیازمند فعالیت تنفسی بیشتری بوده و بدنبال آن خستگی عضلات دمی اتفاق می­افتد. در حقیقت هنگام تمرین در آب، مقاومت هوا در ریه­ها و سیستم تنفس، به دلیل فشار ناشی از چگالی گازها افزایش پیدا می­کند (4).



 



اثر تمرینات IMT بر خستگی عضلات تنفسی



همانند اصولی که در تمرین تقویتی برای عضلات اندام­ها وجود دارد، عضلات دمی نیز برای ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی در عملکرد و ساختار خود نیازمند تحریک مناسب هستند. تمرین دهنده عضلات دمی بر افزایش قدرت، توان و استقامت عضله دیافراگم و عضلات کمکی دم تمرکز می­کند. برای اینکه IMT بتواند تغییراتی  را در پاسخ­های فیزیولوژیکی و عملکرد ورزشکاران ایجاد کند، باید اصول تمرینی مناسبی بکار گرفته شود. نوع تمرین بکار گرفته شده متناسب با هدف مورد نظر است. قدرت عضلات تنفسی در افراد سالم  می­تواند از طریق تمریناتی با بارهای فشاری بالا و تکرار کمتر، بهبود یابد (ترجیحا بیشتر از 50% حداکثر فشار دمی[2]) و در افراد دارای محدودیت سیستم تنفس این شدت باید کمتر از 50% باشد (10،8)، در حالی که استقامت عضلات تنفسی می­تواند با تمریناتی که شامل میزان تکرار زیاد و شدت کم باشد بهبود یابد (5).



یکی از مکانیزم­هایی که از طریق آن تقویت عضلات تنفسی می­تواند باعث بهبود عملکرد ورزشی شود، کاهش مواد متابولیتی ناشی از خستگی عضلات تنفسی بیان شده است. تولید مواد متابولیتی می­تواند جریان خون اندامها را از طریق تحریک سیستم عصبی سمپاتیک و انقباض عروقی، محدود کرده و آن را به سمت عضلات تنفسی بکشاند. بنابراین، تقویت سیستم تنفسی باعث کاهش تولید مواد متابولیتی و عواقب ذکر شده می­شود و می­تواند بر عملکرد ورزش­هایی که نیازمند استفاده مداوم از دست­ها و پاها هستند تاثیر گذار باشد (11).



دستگاه   IMT Threshold چیست؟



این وسیله­، ابزاری است که از طریق آن می­توان در برابر عمل دم مقاومت ایجاد کرده و عضلات دمی را به این شکل تقویت کرد. مقاومت دستگاه نیز قابل تنظیم می­باشد. همانطور که در شکل مشاهده می­کنیم دستگاه مدرج بوده و در داخل آن فنری قرار داده شده است که هر چه قدر این فنر فشرده­تر شود مقاومت دستگاه نیز افزایش می­یابد. لازم است که در هنگام استفاده از این دستگاه مجاری بینی با استفاده از گیره مسدود شده تا مقاومت اعمال شده به طور کامل بر عضلات دمی اثر بگذارد. شدت تمرین مورد نیاز می­تواند با توجه به هدف تمرین، به عنوان درصدی از حداکثر جریان دمی تنظیم شود.



 



اغلب تحقیقات فواید زیر را برای استفاده از تمرین­دهنده­های عضلات دمی نشان داده­اند:



1. کاهش احساس تنگی نفس در ورزشکاران هنگام  فعالیت بدنی شدید و در حالت عادی و ورزش سبک برای بیماران ریوی



2. افزایش قدرت عضلات دمی در طول تمرینات ورزشی شدید برای ورزشکاران



3. افزایش استقامت بیماران ریوی با بهبود در بعضی از پارامترهای عملکرد ریه



4. کاهش مصرف دارو و افزایش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بیماری­های مزمن



در افراد مبتلا به بیماری­های قلبی، آسم، دیابت، COPD و دیگر بیماری­ها، تهویه دقیقه­ای استراحتی، دو تا سه برابر بیش­تر از نورم مشخص شده است. پر تهویه­ای حاد سلول­ها را دجار هایپوکسی می­کند. سازوکار ناکارآمد سیستم انتقال اکسیژن در افراد دارای مشکلات ریوی، باعث ایجاد هایپوکسی در بافت­ها می­شود. برای بیمارانی که ریه طبیعی دارند (مانند بیماری قلبی و دیابت)، پرتهویه­ای حبابچه­ای باعث کاهش بیش از حد دی­اکسیدکربن در سرخرگ­ها می­شود. چون دی­اکسیدکربن یک اتساع دهنده عروقی بالقوه است، از این رو کمبود آن باعث انقباض عروق و افزایش مقاومت در برابر جریان خون می­شود. همچنین در حالت هایپوکسی در بافت­ها، رادیکال­های آزاد تولید می­شود که سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار می­دهد. در نتیجه فرد مستعد التهاب­های مزمن، عفونت­های مکرر و التهاب راه­های هوایی می­شود (15،13).



 



اکنون دستگاه تمرین­دهنده عضلات دمی با شکل­های متفاوت و کارایی­های مشابهی به بازار عرضه شده است و می­تواند به راحتی در اختیار مربیان، ورزشکاران و افراد دارای نیازهای درمانی قرار گرفته و به کار برده شود.



 با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیقات پیشین می­توان گفت که استفاده از این روش نه تنها هیچ گونه عوارضی بدنبال ندارد بلکه فواید آن هم در ورزشکاران و هم در افراد دارای محدودیت­های تنفسی به روشنی به اثبات رسیده است.



 





 


افسانه آستین چپ ، عضوکمیته آموزش و پژوهش هیأت پزشکی ورزشی کرمانشاه، کارشناسی ارشد تربیت بدنی، گرایش فیزیولوژی ورزشی دانشگاه رازی کرمانشاه


 


منابع


1)      رمضانی، علیرضا: فیزیولوژی شنا (1386)، انتشارات کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، ص38-10 .


2)      کاشف، میر محمد. مرادی، فتاح (1388): علم تمرین در شنا. انتشارات مبتکران، چاپ اول، 57-14.


 


3)      Astrand P, Rodahl K, Dahl H A, Stromme S B (2003). Text Book of Work Physiology. Chapter16 pages of 485-487. Human Kinetics;  4th Ed.


4)      Azizimasouleh M, Razmjoo S, Hasan Harati S, Ahmadi P (2012). Effect of respiratory muscles training on swimming performance of elite female swimmers. Annals of Biological Research, 3 (1):196-203.


5)      Griffiths LA (2009),  the application of respiratory muscle training to competitive rowing )dissertation ( , School of Sport and Education Brunel University September.


6)       Hill K, Eastwood P (2011). Effects of loading on upper airway and respiratory pump muscle motoneurons. Respiratory Physiology & Neurobiology 179, 64– 70.


7)       Kilding AE, brown S, Mconnell AK (2010). Inspiratory muscle training improves 100 and 200 m swimming Performance. Eur J Appl Physiol 108:505–511.


8)      Lima E V, Lima W L, Santos A N, Brito L M, Costa M (2008),  inspiratory muscle training and respiratory exercise in children with asthma. J Bras pneumol; 34(8): 552-558.


9)       Lomax ME, McConnell AK (2003). Inspiratory muscle fatigue in swimmers after a single 200m swim. J Sports Sci 21:659–64.


10)   Magadel R, Mcconell AK, Beckerman M, Weiner P (2007), inspiratory muscle training in pulmonary rehabilitation program inCOPD patients. Respiratory Medicine, 101, 1500-1505.


11)   McConnell AK (2009): respiratory muscle training as an ergogenic aid.  J Exerc Sci Fit  Vol 7  No 2 Suppl S18–S27.


12)   Mickleborough T D. Stager J M. Chatham K. Lindley M R. Ionescu AA (2008),  Pulmonary adaptations to swim and inspiratory muscle training. Accepted: 28 April 2008/Published online: 14 May 2008, Springer-Verlag.


13)   Physiology News | No. 68 | Autumn 2007 | www.physoc.org


14)  Wells GD, plyley M, tomas S, goodman L, duffin J (2005). Effects of concurrent inspiratory and expiratory muscle training on respiratory and exercise performance in competitive swimmers. Eur J Appl Physiol 94: 527–540.


15)  WWW.normalbreathing.com


16)   WWW.powerbreathe.com


 







[1] Inspiratory Muscle Fatigue




[2] PIMAX