شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۲

در دانشکده فنی و حرفه ای فاطمه الزهرا(س) کرمان بررسی شد

تاثیر پرخاشگری بر مشارکت در ورزشهای تیمی

مقایسه ویژگیهای روانشناختی ورزشکاران و غیر ورزشکاران جهت شناخت شخصیت ورزشکاران یکی از مهمترین موضوعات پژوهشی در مطالعات روانشناختی ورزش می باشد. هدف از این مطالعه تعیین تفاوت بین ورزشکاران رشته های تیمی با غیر ورزشکاران از نظر پرخاشگری بود.

 


 


این تحقیق به شیوه علی - مقایسه ای انجام شد. داده های این مطالعه از بین 100 نفر که 80 نفر آنها در یکی از رشته های والیبال، فوتسال، بسکتبال، فوتبال، عضو تیم دانشگاه بودند و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند و 100 نفر غیر ورزشکار از رشته های دیگر به عنوان گروه مقایسه در تابستان 1392 گردآوری شد. این پاسخگویان به مقیاس پرخاشگری باس و پرس (BPAS) پاسخ دادند. تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران از نظر پرخاشگری و به طور کلی پرخاشگری فیزیکی و خشم مشاهده شد.تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای کنترل و متغیر پرخاشگری 17 درصد از واریانس مشارکت در ورزش را مشخص نموده اند. فعالیت ورزشی صرفا نمی تواند شیوه قابل قبول برای تخلیه انرژی و کاهش پرخاشگری در زندگی روزمره افراد به کار رود. این مطالعه این موضوع را که ورزشکاران برتر پرخاشگری بیشتری دارند و یکی از دلایل حضور در ورزش تخلیه خشم است را تایید نمی کند.


واژه کلیدی: پرخاشگری، مشارکت ورزشی، ورزش تیمی


مقدمه


یکی از مهمترین علایق پژوهشگران در سالهای اخیر امکان دستیابی به نمیرخ شخصیتی ورزشکاران بوده است بدین منظور محققان تفاوتهای تحقیقی بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و ورزشهای تیمی و انفرادی را ارزیابی کردند. محققانی نظیربات نشان دادند ورزشکاران ورزشهای رقابتی در مقایسه با غیر ورزشکاران از ثبات هیجانی، برونگرایی و اعتماد به نفس بالاتری برخوردارند. مورگان و کاستیل با استفاده از پرسشنامه نیمرخ حالات منفی دریافتند در ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران سطوح تنش، افسردگی، خشم، پرخاشگری، خستگی و سردرگمی ذهنی پایین تر است. در مطالعه ای دیگر کاکس به این نتیجه رسید که بازیکنان در مقایسه با بازیکنان انفرادی برونگرا، مضطراب تر و وابسته ترند.


در این میان یکی از خصیصه های شخصیتی که توجه اندکی به آن شده است پرخاشگری و تاثیر آن بر مشارکت در ورزش است. پرخاشگری عبارت است از هر شکلی از رفتار که با هدف صدمه زدن یا آسیب رساندن به موجود زنده دیگر انجام می شود. رفتار پرخاشگرانه ممکن است کلامی یا فیزیکی باشد. در کل پژوهشهای انجام شده از این فرضیه پشتیبانی می کنند که ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران بیشتر درگیر رفتارهای پرخاشگرایانه می شوند.


محققان بر این عقیده اند زنان ورزشکار در مقایسه با زنان غیر ورزشکار از سطوح پرخاشگری بالاتری برخوردارند. در تلاش بر ای ارزیابی اعتبار آمارها درباره سطوح بالاتر پرخاشگری در میان ورزشکاران،کاندلر و دیگران با استفاده از مقیاس فرد سنج مقایسه ای را بین 126 ورزشکار و 216 غیر ورزشکار انجام دادند. آنها دریافتند ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران به طور معناداری به احتمال بیشتری پرخاشگرند.


در این میان زنان ورزشکار بیشتر درگیر پرخاشگری کلامی و مردان ورزشکار بیشتر درگیر پرخاشگری فیزیکی می شوند. از سوی دیگر برخی محققان هیچ رابطه ای بین پرخاشگری و مشارکت در ورزش مشاهده نکردند. برای مثال مورگان و کاستیل با استفاده از پرسشنامه نیمرخ حالات منفی دریافتند ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران حتی از سطوح پایین تری از پرخاشگری برخوردارند.


این مطالعه بر آن است ضمن تبیین رابطه بین پرخاشگری و مشارکت در ورزشهای تیمی، تناقضات در یافته های تحقیقات پیشین درباره پرخاشگری و مشارکت در ورزش را برررسی می کند. پرسش اساسی این مطالعه این است که آیا پرخاشگری به مشارکت افراد در ورزشهای تیمی منجر می شود؟


روش شناسی


این تحقیق با روش علی – مقایسه ای و بر روی 100 نفر در شهر کرمان انجام گرفت. 80 نفر از پاسخگویان را ورزشکاران تشکیل می دادند که در یکی از رشته های گروهی فوتسال، والیبال، هندبال، بسکتبال اشتغال داشتند. این ورزشکاران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از تیمهای ورزشی دانشگاه الزهرا انتخاب شده بودند. در مرحله بعد نیز 100 نفر غیر ورزشکار ضمن انجام کنترلهای تحقیقی، جهت مقایسه انتخاب شدند. میانگین سنی پاسخگویان 12/21 سال با انحراف معیار 10/4 بود.


پاسخگویان سپس به مقیاس استانداردشده پرخاشگری باس و پری (BAAS) پاسخ دادند.


روش های آماری


داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. ابتدا به منظور تعیین پایایی درونی و اعتبار ساختار عامل مقیاس پرخاشگری و هنجاریابی این مقیاس از روش تحلیل مولفه ها استفاده شد. برای سنجش همبستگیهای درونی بین ابعاد راهبردهای مقابله و خودکارآمدی ادراک شده ، از روش همبستگی چند متغیره استفاده شد. از آزمون خی دو برای مقایسه توزیع ورزشکاران و غیر ورزشکاران از نظر ویژگیهای اجتماعی جهت شناختی استفاده شد. آزمون t مستقل برای مقایسه تبیین تفاوت بین پاسخگویان از نظر پرخاشگری بکار رفت. از رگرسیون لجستیک چند گانه ای برای تعیین سهم متغیرهای واردشده در مدل تبیین واریانس متغیرمورد مطالعه و پیش بینی عضویت گروهی استفاده شد.


یافته ها


مولفه های پرخاشگری همراه با ظرفیت آنها در جدول 1 آمده است. نتایج با استفاده از روش چرخش واریانس نشان می دهند فاکتورهای پرخاشگری کلامی بالاترین درصد (53/4) و خصوصیت پایین تر درصد 54/1 را داشتند. از سوی دیگر مولفه های پرخاشگری فیزیکی 98/1 درصد و خشم 69/1 درصد واریانس پرخاشگری را مشخص نمودند.


نتایج جدول 2 نشان می دهد میانگین سنی پاسخگویان بربر 12/21 سال با انحراف معیار 10/4 است. همه پاسخگویان از طبقه دانشجویی بودند. 4 درصد پاسخگویان غیر ورزشکار اعلام کردند سابقه پرخاشگری در میان اعضای خانواده دارند. در حالی که نسبت پاسخگویان دارای مقایسه پرخاشگری در مقایسه با آنهایی که سابقه پرخاشگری در خانواده نداشتند در گروه ورزشکاران تقریبا یکسان بود.


جدول 1- ابعاد مقیاس پرخاشگری همراه با مقدار واریانس تبیین شده و مقدار آلفای هر بعد











































 مقیاس



مولفه ها



تعداد موارد



میانگین



انحراف معیار



درصد واریانس



مقیاس یاس و پرس



پرخاشگری فیزیکی



12



62/2



560/0



53/4



پرخاشگری کلامی



7



01/3



798/0



98/1



خشم



9



92/2



717/0



69/1



خصومت



5



91/2



618/0



54/1



جدول 2- ویژگیهای اجتماعی جمعیت شناختی پاسخگویان همراه با رابطه آنها با مشارکت در ورزشهای تیمی































 متغیر



غیر ورزشکار



ورزشکار



فراوانی



درصد



فراوانی



درصد



سابقه پرخاشگری از خانواده



 



 



 



 



دارد


ندارد



36


44



23


29



38


37



15/24


85/23



مولفه های پرخاشگری کلامی (t- 2/555, p< 0/05) و خشم (t- 2/579 p < 0/01) در دو گروه ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معناداری داشتند. هیچ گونه رابطه معناداری بین دو گروه و از نظر مولفه های پرخاشگری فیزیکی و خصومت مشاهده نشد.


به منظور پیش بینی متغیر مورد مطالعه شرکت در ورزش تحلیل رگرسیون لوجستیک در دو مرحله انجام شد. نتایج نشان داد مجموع متغیرهای کنترل وارد شده در مرحله اول توانسته با مقدار (3/11) درصد از واریانس متغیر ملاک (ورزشکار یا غیر ورزشکار) ما را تبیین کنند.


در مرحله دوم یا ورود متغیر پیش بین اصلی یعنی مولفه های پرخاشگری، این مولفه ها توانستند با 8/8 درصد از واریانس متغیر ملاک را بهبود بخشند مقدار x2 در مرحله دوم نیز روند کاهشی داشته است.


بحث و نتیجه گیری


پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت و مقایسه بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران از نظر پرخاشگری انجام شد. یافته های این پژوهش بین ورزشکاران تیمی و غیر ورزشکاران از نظر میزان و میانگین نمرات آنها بر روی مقیاس پرخاشگری تفاوت بسیار معناداری را نشان داد. بر خلاف انتظاری که می رفت یعنی اینکه ورزشکاران رشته های تیمی در مقایسه با غیر ورزشکاران پرخاشگر بودند. نتایج نشان داد در کل، افراد غیر ورزشکار درمقایسه با ورزشکاران تثیمی بر روی مقیاس پرخاشگری میانگین غیر بالاتری 56/2 برای ورزشکاران و 71/2 برای غیر ورزشکاران) کسب نمودند.


این نتیجه ، یافته های کاندلر و دیگران، فریتز و رابینسون، کلینی را نقض می کند. این محققان در مطالعات خود سطوح بالاتر پرخاشگری را در میان ورزشکاران نشان داده بودند. آنها استدلال کرده بودند که ورزشکاران از مولفه های پرخاشگری بیشتری برخوردارند.


مطالعه حاضر همچنین تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و از نظر مولفه های پرخاشگری فیزیکی و خشم نشان داد. در حالی که انتظار می رفت ورزشکاران پرخاشگری بیشتری داشته باشند. نتایج نشان داد میانگین نمره غیر ورزشکاران چه در مولفه پرخاشگری فیزیکی و چه در مولفه خشم بالاتر از ورزشکارن بوده است.


مطالعه حاضر نشان داد پرخاشگری نمی تواند از ویژگیهای شخصیتی ورزشکاران باشد.


در جامعه ما ورزش بر خلاف ادعای نظریه پالایش هیجانی به مثابه ابزار و شیوه قابل قبول برای تخلیه انرژی و کاهش پرخاشگری در زندگی روزمره افراد به کار نمی رود. افراد در هر جامعه ای الگوی رفتاری خاص در ورزش و فعالیتهای فیزیکی دارند. پرخاشگری ژنتیکی نیست بلکه تابع عوامل فرهنگی است. در جامعه اسلامی ایران مشارکت در ورزش دلایل اخلاقی و انسانی دارد و در جهت رشد و تعالی افراد هم از لحاظ روانی و هم جسمانی به کار گرفته می شود سپس فرهنگ و جامعه با تقویت رفتارهای غیر پرخاشگرانه می تواندسطوح پرخاشگری و تعداد افراد پرخاشگرانه را به حداقل برساند.


منابع


1- دکتر مسعودنیا ا،1386، تاثیر پرخاشگری بر مشارکت در ورزشهای رزمی، ، المپیک،3،66-55


2-Auweele-y-v;B.cuyper (1993) Elite performance and personality pp. 257-289. Newyork-macmillan.


3 –cox, R-C (1998) Sport psychology concept and application, Boston, MA, WCB, MCGraw hill.


4- Cox R-H (2002) sport psychology concept and application and highs school student 34-215


 


مریم خائف-مسئول کمیته روانشناسی هیأت پزشکی ورزشی استان کرمان