دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۲

خشونت در ورزش (Violence in Sport)

خشونت

خشونت در ورزش همانند هر کج رفتاری در جامعه بعنوان انحراف از هنجارها نگریسته می شود. وقتی خشونت در ورزش دیده می شود مردم فورا نگران اثرات این خشونت بر جامعه خصوصا کودکان و نوجوانان می شوند، چراکه الگوپذیری از ورزشکاران می تواند منجر به الگوپذیری نامناسب نیز شود. بعضی به خشونت در ورزش به عنوان جزئی اجتناب ناپذیر می نگرند اما عده ای دیگر آن را مخل بازی می دانند.

بسیاری از مجادله ها درباره خشونت ورزشی به دلایل ذیل است:

  1. بعضی از مفاهیم پیرامون خشونت به درستی تعریف نشده و معمولا به جای یکدیگر بکار می روند. مفاهیمی نظیر: خشونت، رقابت، رقیب، شدت، مرعوب کردن، تهاجم و...
  2. بعضی تمایزی بین رفتارهای تهاجمی ورزشکاران و هوادارن قائل نمی شوند. در صورتی که الگو و نظام رفتارهای تهاجمی در این دو گروه متفاوت است.
  3. بعضی همه رشته های ورزشی را بدون در نظر گرفتن مفهوم وجودی، سازماندهی، اهداف و میزان برخوردهای بدنی، در یک دسته قرار می دهند.
  4. معمولا مردم تفاوتی بین تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت خشونت بر افراد و الگوهای رفتاری آنها قائل نمی شوند.

بنابراین برای رسیدن به درکی مشترک باید خشونت و مفاهیم مرتبط به آن به درستی تعریف شوند.


خشونت چیست؟

خشونت (Violence) به عنوان: «بکارگیری نیروی بدنی زیاد که بصورت بالقوه یا واقعی منجر به صدمه و آسیب شدید شود» تعریف می شود. زمانی که خشونت با انحراف از هنجارهای اجتماعی روی میدهد، مذموم و منع شده است. اما زمانی که خشونت در انطباق با هنجارهای اجتماعی و در جهت تقویت آن باشد (مانند دفاع از حق مالکیت، دفاع از میهن) نه تنها از سوی جامعه منع نمی شود، بلکه تقویت و تأیید می شود. اگر خشونت در تقابل با همه هنجارهای اجتماعی یک جامعه باشد از آن به عنوان «اغتشاش» (Anarchy) یاد می شود. اگر خشونت در پیوند با کنترل شدید اجتماعی و مطابق با هنجارهای آن باشد بطوریکه اعمال خشونت و صدمه زدن به عنوان عمل پسندیده مطرح باشد به «فاشیسم» (Fascism) نزدیک شده ایم.
واژه تهاجم (Aggression) در اینجا به معنای رفتارهای بدنی یا کلامی است که با هدف کنترل، تسلط و یا وارد کردن آسیب به افراد دیگر بکار می رود. خشونت معمولا همراه با تهاجم است اما بعضی خشونت ها بدون انجام تهاجم صورت می گیرد. برای مثال افراد خیلی رقابت جو ممکن است هنگام رقابت رفتاری خشنی از خود نشان دهند که هدف از آن تسلط، کنترل و یا آسیب زدن به دیگران نباشد. مرعوب کردن (Intimidation) به معنای استفاده از الفاظ، اظهارات و اعمالی است که با هدف تهدید، خشونت و تهاجم بکار می رود. همانند تهاجم، در مرعوب کردن اهداف تسلط و کنترل وجود دارد.
پیشینه تاریخی خشونت در ورزش

خشونت در ورزش پدیده ای تازه و جدید نیست. و در گذشته نیز این پدیده وجود داشته است. بازی های بومی و محلی قبلا برگزار می شد که هیچ قانون خاصی بر آن حکمفرما نبوده و گاهی منجر به مرگ شرکت کنندگان آن می شد. و براساس تحقیقاتی که از دیر باز تا کنون انجام شده است شاهد این هستیم که همگام با متمدن شدن بشر بازی ها از حالت صرف بدنی و بدون قانون به پدیده هایی قانونمند درآمده اند. امروزه بازیها، سازمان یافته و دارای قوانین رسمی هستند. خونریزی و اعمال خشونت تا حد زیادی منع شده و تأکید بر خود کنترلی ورزشکاران و دوری از تصادمات فیزیکی است.
نظریه پردازان اجتماعی بر این عقیده اند که خشونت در ورزش به صورت خودکار کاهش نمی یابد. در واقع با قانون مند شدن رفتار های اجتماعی و کنترل شدن نحوه بروز احساسات، ورزشکاران و هواداران، محیط ورزشی را مکان خوشایندی برای بروز اعمال و رفتارهای خشن خود می دانند. پدیده هایی نظیر حرفه ای گری در ورزش، تجاری سازی و جهانی شدن منجر به بروز نوع خاصی از خشونت ابزاری شده است که هدف آن رسیدن به نتیجه به هر شکل ممکن است. به عقیده دانینگ (Dunning, 1999) خشونت ورزشی درجوامع مدرن کنونی ادامه خواهد داشت زیرا ماهیت ورزش ها بر توسعه تنش است نه بر آرامش.
ورزش و پدیده های ورزشی باید در قالب جامعه و افراد آن بررسی شود از همین رو خشونت نیز در جوامع مختلف به اشکال مختلف درک و تعریف می شود.
انواع خشونت
جامعه شناس کانادایی، مایک اسمیت (Mike smith, 1983) انواع خشونت هایی که در میادین ورزشی روی می دهد در 4 طبقه دسته بندی کرده است:

  1. برخوردهای خشن بدنی. شامل تکل ها، ضربه زدن ها، سد کردن ها و... که به عنوان جزئی از ورزش حرفه ای پذیرفته شده است و ممکن است منجر به آسیب دیدگی شود. این شکل از خشونت از دیدگاه افراد جامعه شدید و حاد است اما برای آن مجازات تعیین نمی شود و به آن به چشم جرم و جنایت نگریسته نمی شود. برخی از مربیان این شکل از خشونت را حتی تشویق نیز می نمایند.
  2. خشونت مرزی (Borderline violenc انواعی از خشونت که به قوانین تجاوز می شود، اما از سوی ورزشکاران و مربیان به عنوان جزئی از ورزش رقابتی پذیرفته شده است. در برابر خشونت مرزی شدت عمل قانونی صورت نمی گیرد اما ممکن است باعث عصبانیت و تحریک ورزشکار شود. خشونت مرزی مانند ضربات مشتی که در ابتدای بازی هاکی روی یخ رد و بدل می شود، تاکتیک بیرون راندن دونده از مسیر مسابقه و ضربات آرنج در فوتبال و بسکتبال.
  3. خشونت شبه جنایی (Quasi-Criminal Violence) در این نوع از خشونت به قوانین رسمی ورزشی، قوانین اجتماعی و حتی هنجارهای پذیرفته شده از سوی ورزشکاران تجاوز می شود. مانند خشونت عمدی، زدن توپ با دست در فوتبال، انجام خطاهای آشکار که به سلامتی ورزشکار و شکل بهنجار بازی آسیب می زند. ورزشکاران این شکل از خشونت را محکوم کرده و با آن مخالف هستند.
  4. خشونت جنایی (Criminal Violence) در این نوع از خشونت بطور آشکار قوانین نقض می شود، از سوی ورزشکاران محکوم است و از سوی مراجع رسمی، مرتکبین تحت تعقیب قانونی قرار می گیرند. مانند حمله و درگیری با حریف بعد از مسابقه که می تواند باعث ایراد جراحت و یا حتی مرگ شود.

پرخاشگری در ورزش

تاکید بیش از حد به برد و نتیجه، تاثیر پذیری از مربیان و ورزشکاران پرخاشگر، انگیختگی بیش از حد و گاهی فشار مطبوعات و رسانه های تصویری از علل بروز خشونت و پرخاشگری در مسابقات ورزشی است. رفتاری پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد و عمد برای صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد.

پرخاشگری به منظور توصیف مجموعه ای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار می گیرد که در همه آن ها مشخصه ی تجاوز به حقوق افراد دیگر اجتماع و تأثیر آزارنده ی این رفتار مشترک است. برخی از روان شناسان پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی، لفظی یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران باشد این روانشناسان بین پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری خصمانه تمایز قائل شده اند.

ورزش سرشار از زیبایی هاست. اجرای ماهرانه ورزشکاران در میدان ورزش زیبایی ها را می افریند که تماشاگران و علاقمندان به ورزش را به وجد می آورد. اما صحنه زیبای رقابت ورزشی گاه توسط ورزشکاران به زشتی می گراید و با خشونت و پرخاشگری آلوده می شود.
با توجه به تعاریف موجود می توان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان عملی در نظر گرفت که از جانب فرد یا افرادی و از روی اراده و آگاهی به منظور آسیب رسانی جسمانی یا روانی به دیگران انجام می شود.

در عرصه فعالیت های ورزشی پرخاشگری برای توصیف جنبه های گسترده ای از اعمال مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا" یک ورزشکار گلف را می توان به دلیل اتخاذ رویه ای برای غلبه بر رقیبش در یک رقابت پرخاشگر نامید یا شرکت کنندگان در فعالیت های ورزشی مختلفی مانند تنیس-فوتبال و مشت زنی دارای حالت هایی از پرخاشگری باشند. شرکت کنندگان و تماشاگران فعالیت های ورزشی را می توان به خاطر انجام بعضی رفتارها که جنبه تحقیر آمیز و توهین دارند پرخاشگر نامید.

علل پرخاشگری در ورزش

دلایل مختلفی برای بروز خشونت در عرصه مسابقات ورزشی وجود دارد، اما رانشناسان و جامعه شناسان معتقدند روحیه و خصوصیات فردی مهمترین عامل است. دلیل دیگر ضعفهای داور مسابقه است که موجب عصبی شدن بازیکنان و مسئولین یک تیم ورزشی و در نهایت پرخاشگری تماشاگران می شود. همچنین هیجان بازی و عقاید نژاد پرستانه نیز ممکن است عامل موثری در این زمینه باشد که سر آغاز درگیریهای بزرگ بین بازیکنان می شود.

درعرصه فعالیت های ورزشی سه سطح برای بررسی تحلیل خشونت و پرخاشگری ملاحظه می شود.

۱).خشونت و پرخاشگری ورزشکاران در مسابقات ورقابت های ورزشی
۲).خشونت و پرخاشگری تماشاچیان وطرفدارن تیم های ورزشی علیه ورزشکاران
۳).خشونت و پرخاشگری تماشاچیان رویدادهای ورزشی که در قالب هواداری از تیم های ورزشی بر علیه یکدیگر و گاه اموال و دارایی های عمومی انجام می شود.

عوامل مختلف پرخاشگری و خشونت در ورزش

۱-تاکید بیش از حد به برد و نتیجه
۲-تاثیر پذیری از مربیان و ورزشکاران پرخاشگر
۳-انگیختگی بیش از حد
۴-فشار مطبوعات ورسانه های تصویری

خشونت و پرخاشگری در مقابل قاطعیت و جرات

رفتار قاطعانه درجات بالایی از قدرت جسمانی یا کلامی و یا نمایش تلاش و انرژی غیر عادی جسمانی را در بر می گیرد. تفاوت رفتار قاطعانه با خشونت و پرخاشگری در این است که قصد رفتار قاطعانه رسیدن به هدف است و نه آسیب رساندن به حریف همچنین رفتار قاطعانه در چهار چوب قانون و مقررات است ولی خشونت و پرخاشگری جریمه ای قانونی را برای بازیکن در پی دارد.

خشونت و پرخاشگری در تماشاچیان

خشونت و پرخاشگری در ورزش به ورزشکاران محدود نمی شود و یکی از مشکلات ورزش در جوامع فعلی خشونت و پرخاشگری تماشاچیان بویژه در ورزش فوتبال می باشد. چه بسیار انسانهایی که در هنگام تماشای یک مسابقه ورزشی جان خود را از دست داده یا جراحت های خطرناکی را متحمل شده اند. مثال:کشته شدن ۳۱۸در استادیوم ورزشی لیما در حین برگزاری مسابقه فوتبال آرژانتین و پرو-۱۹۶۴ .

تماشاچیان مسابقات ورزشی یا جماعت معمولا" دارای رهبر یا رهبرانی هستند که تاثیر پذیری بسیار زیادی از آن ها دارند. رهبر جماعت می تواند آن ها را به شور و هیجان وا دارد و رفتار آن ها را در جهت دلخواه خود هدایت کند. تماشاچیان از مربیان و ورزشکاران نیز تاثیر می پذیرند و افزایش خشونت و پرخاشگری در زمین مسابقه می تواند به تماشاچیان منتقل شود و موجب تحریک آن ها و ایجاد حوادث خشونت آمیز شود.

به طور کلی عوامل ایجاد پرخاشگری در مسابقات ورزشی به دو دسته اصلی تقسیم می شود :

  • عوامل مربوط به مسابقات ورزشی :

شامل برنامه ریزی، سرپرستی، مربیگری، داوری، مدیریت تاسیسات و تشریفات، نحوه فروش بلیط، سازماندهی تماشاگران و پذیرایی از آنان، امکانات بهداشتی و غذایی، چگونگی ورود و خروج و استقرار تماشاگران و رسانه های جمعی؛

  • عوامل مربوط به تماشاگران :

شامل ترکیب جمعیت تماشاگران از نظر سنی و شغلی و تحصیلی، انواع سلیقه ها و علایق آنها، علل حضور آنان در ورزشگاه که هذفمند است یا بی هدف، چگونگی درک آنان از ورزش و میزان آگاهی آنان از نحوه برگزاری مسابقات ورزشی و اهداف عام و خاص آن.

نتایج تحقیقی که در سال 79 به منظور شناسایی عوامل بروز پرخاشگری در میادین ورزشی انجام شد، نشان داد که داوری مناسب بیشترین و تنبیه افراد پرخاشگر کمترین تاثیر را در کاهش پرخاشگری ورزشکاران و تماشاگران داراست. بر اساس این تحقیق عوامل ایجاد پرخاشگری عبارت بود از : نحوه داوری، شکست تیم، رفتار ورزشکاران تیم مقابل، حساسیت رقابت، مسابقه محرک، یادگیری، پرخاشگری ورزشکاران و تماشاگران، میزبان بودن تیم، ازدحام تماشاگران، سطح آمادگی جسمانی پایین، سن پایین، ناکامی در زندگی، رتبه تیم در جدول رده بندی و سطح مهرت پایین، نظم، حضور خانواده، حضور رسانه های جمعی، تنبیه افراد پرخاشگر و عوامل فوق به ترتیب در کاهش پرخاشگری ورزشکاران و تماشاگران تاثیر دارند.

اما اگر چه امکان بروز رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز در جامعه ورزشی به دلیل فضای رقابتی و عوامل ناکام کننده در آن بیشتر است اما این رفتارها با ارائه آموزش های لازم و کنترل خشم در بین ورزشکاران به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می کند.

ریشه های پرخاشگری در جامعه ورزشکاران

بررسی ریشه های روانی خشونت و پرخاشگری در جامعه ورزشکاران نیازمند توجه دقیق به عوامل اجتماعی، محیطی، ژنتیکی، فرهنگی و روانشناختی دارد. در واقع این پرخاشگری باید از تمامی ابعاد و جنبه ها مورد توجه قرار گیرد. از دیدگاه روانشناختی دیدگاه، باور و نگرش فرد پرخاشگر در خصوص حقوق خود و اطرافیان در بروز رفتارهای خشونت آمیز بسیار اهمیت دارد.

عوامل ناکام کننده، زمینه رفتارهای پرخاشگرانه ورزشکاران را فراهم می کند

اغلب افرادی که رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه دارند جزو آن دسته افرادی هستند که تصور می کنند حق و حقوق آنها از سوی اطرافیان نادیده گرفته می شود و دیگران آنها را در دست یابی به اهدافشان ناکام می کنند، در جامعه ورزشی نیز به دلیل اینکه فضای رقابتی و عوامل ناکام کننده در آن بیشتر است و این تصور همواره وجود دارد که حریف و رقیب در تلاش است که حقوق ورزشکار را پایمال کند، بنابراین این نوع باورها اگر چه در مواردی هم ممکن است درست باشد اما فرد را مستعد رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز کرده و در نتیجه ورزشکار خصومت درونی خود را به شکل فیزیکی و کلامی ابراز می کند.

برخی افراد به لحاظ ژنتیکی استعداد بیشتری برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه دارند

 برخی افراد از لحاظ ژنتیکی و بیولوژیکی استعداد بیشتری برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه دارند. همانطور که در بیماری های پزشکی افرادی از لحاظ ژنتیکی و خانوادگی استعداد بیشتری برای ابتلا به بیماری های دیابت، قلبی و عروقی و غیره دارند بنابراین باید پیشگیری های بیشتری برای عدم ابتلا داشته باشند، در رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز هم علاوه بر نقش موثر فرایند رشدی و تربیت افراد و باورهای شخصی، استعداد ذاتی و ژنتیکی هم نقش اساسی را ایفا می­کند.

توانایی تنظم هیجان در بسیاری از افراد بویژه ورزشکاران پایین است

توانایی تنظیم هیجان در کنترل رفتارهای پرخاشگرانه افراد بسیار مهم است زیرا بر اساس این توانایی می توان به راحتی از ابراز خشم و خشونت جلوگیری و آن را کنترل کرد، این در حالی است که متاسفانه توانایی تنظم هیجان در بین بسیاری از افراد بخصوص ورزشکاران بسیار پایین است. وقتی مهارت تنظیم هیجانی در فرد شکل گرفته باشد، سعی می­کند در مواجه با خشم بصورت منطقی رفتار کند، در واقع برخی افراد به دلیل عدم چنین مهارتی و همچنین نداشتن توانایی بیان ابراز احساسات، به کمترین و ساده ترین موارد ناکام کننده و ضایل شدن حق خود، سریعا واکنش کلامی و فیزیکی نشان می دهند.

استعداد انجام رفتارهای پرخاشگرانه در ورزشکاران به دلیل فضای رقابتی است

گروهی دیگر از افراد نیز هستند که خشم و خشونت خود را در برخورد با هر نوع ناکامی، ابراز نمی کنند بلکه هیجانات خود را سرکوب می­کنند و بصورت انفعالی و با جابجا کردن خشم واکنش نشان می­دهند. همچنین ورزشکاران نیز به دلیل فضای رقابتی حاکم در آن، بیشتر برای ابراز خشم و انجام رفتارهای خشونت آمیز تقویت می شوند. ممکن است آنها یاد گرفته باشند که برای رسیدن به اهداف خود پرخاشگری کنند.

باید فضای لازم برای ابراز خشم طبیعی افراد در جامعه فراهم شود

دیدگاه روانشناسی تخلیه خشم به شیوه ناصحیح باعث تشدید خشم درونی آنها می شود. بهترین راه کنترل خشم نیز پیشگیری از عوامل و شرایط ایجاد کننده خشم است، البته باید شرایط و فضای ابراز و بیان درست خشم در جامعه به افراد داده شود تا آنها بتوانند بطور صحیح خشم خود را بروز دهند.
زمینه های بروز خشم در فضاهای ورزشی به دلیل جوان بودن ورزشکاران بیشتر است

ضرورت توجه به برنامه های مهارت زندگی در بین ورزشکاران

روانشناسان معتقدند که با توجه به اینکه زمینه های بروز خشم در فضاهای ورزشی به دلیل جوان بودن ورزشکاران بیشتر است یعنی در واقع افراد در سنین پایین تر بخصوص در دوران نوجوانی و جوانی به دلیل نامنظمی در عملکرد هورمودن ها و عدم توانایی بر کنترل خشم از لحاظ روانی بیشتر مستعد بروز رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه هستند بنابراین لازم است در این دوران آموزش های لازم در جهت کنترل خشم را داشته باشند. خوشبختانه امروزه برنامه های آموزشی در مورد مهارت های زندگی در جامعه ارائه می شود اما جای خالی آن در جامعه ورزشی فضایی که بیشتر افراد آن نوجوان و جوان هستند احساس می شود.

راهکارهای درست تخلیه هیجان در افراد

نکته مهمی که باید در اینجا یاداور شد این است که: هیچ گاه با خشونت و انجام رفتارهای پرخاشگرانه تخلیه هیجان اتفاق نمی گیرد.

 متاسفانه دیده می شود بسیاری از افراد با رفتارهایی فیزیکی و کلامی مثل مشت کوبیدن به دیوار، فریاد زدن و غیره سعی دارند به نوعی هیجان خود را تخلیه کنند در صورتی که از لحاظ روانشناسی فرد سالم در مواقع مواجه با عوامل بروز خشم نیز سعی می کند با روش های آرامسازی و فنونی مثل پرت کردن حواس خود، فاصله گرفتن از منبع ایجاد خشم، دور شدن از محیط و غیره هیجان خود را کنترل کند.

یک مهارت مهم در کنترل خشم ورزشکارمهارت خودآگاهی است
وجود هیجان خشم در درون انسان را امری کاملا طبیعی خواند و افزود: نباید به هیچ عنوان هیجان خشم در درون افراد سرکوب شود در واقع وجود این هیجان همانند هیجان های دیگری نظیر ترس، اضطراب و غم طبیعی و برای ادامه حیات در طبیعت و دفاع از حقوق افراد ضروری است اما خشم زمانی غیر طبیعی است که افراد بخواهند در بروز این هیجان خود افراط نشان دهند و حقوق دیگران را تضییع کنند. بنابراین وجود خشم به خودی خود در درون افراد مشکل نیست هدف از مدیریت خشم این است که هیجان خشم در درون خود را از بین نبریم بلکه آن را متعادل و به شیوه ای مناسب هدایت کنیم. که خودآگاهی از دیگر مهارت های مهم در مدیریت خشم در افراد است.

از دیدگاه روانشناسی علل و عوامل مختلفی در بروز خشم انسان موثر است برخی از عوامل ایجاد کننده خشم به دلیل تفاوت دیدگاهها، باورها و ارزش های در افراد مختلف فرق می کند. بنابراین ورزشکاران با خودآگاهی و شناختی که از اتفاقات درونی خود دارند و با ارتباط سالم می­توانند از پرخاشگری پیشگیری کنند بنابراین برای پیشگیری و کنترل آن لازم است مهارت هایی مثل جرات مندی، مهارت نه گفتن، گوش دادن فعال، ارتباط موثر، تنظیم هیجانی و خودآگاهی در افراد تقویت شود تا بر اساس آن بتوانند بطور صحیمی هیجان خشم خود را مدیریت کنند. این تواناییها با ارائه آموزش های لازم بخصوص در مراکز ورزشی در درون افراد نهادینه می شود.

راه های کاهش خشونت و پرخاشگری در ورزش

خشونت و پرخاشگری در ورزش کاملا" از بین نخواهد رفت و گاهی کمی چاشنی خشونت لازمه بعضی از ورزش ها و مورد علاقه تماشاچیان است. به همین دلیل بیشتر تمرکز روانشناسان روی از بین بردن پرخاشگری خصمانه و کاهش پرخاشگری ابزاری و تقویت رفتار قاطعانه در ورزشکاران بوده است.

در زیر به چند روش کاهش پرخاشگری اشاره شده است:

۱:متعهد شدن ورزشکار به اینکه رفتارهای پرخاشگرانه خود را کنترل کند تا از اخراج شدن و آسیب رسیدن به تیم جلو گیری شود. این تعهد ورزشکار به مربی داده می شود.
۲:اگر در ورزشی خشونت جایز شمرده شود بهتر است خشونت ابزاری تقویت شود نه خشونت خصمانه یعنی آسیب رساندن به رقیب نباید هدف شود.
۳:روبرو کردن ورزشکار با الگوهایی که بدون خشونت و پرخاشگری و با استفاده از مهارت به موفقیت دست می یابند. می تواند به کاهش خشونت ورزشکار کمک کند.
۴:مربی می تواند با تقویت بازیکنانی که عصبانیت خود را کنترل می کنند و در مواقعی که تحت فشار هستند از خود رفتار خصمانه بروز نمی دهند به کاهش خشونت و پرخاشگری کمک کنند.
۵:آماده بودن ورزشکار از نظر جسمانی موجب کاهش پرخاشگری و خشونت در آن ها می شود. برنامه های آماده سازی بازیکنان باید به گونه ای باشد که آن ها را آماده اجرای مهارت های ورزشی در حد مطلوب نماید.

گردآوری : نسرین نازیی کارشناس ارشد روانشناسی ورزشی و مسوول کمیته آموزش هیأت پزشکی ورزشی

منابع

انشل، مارک اچ، روانشناسی ورزشی از تئوری تا عمل ترجمه علی اصغر مسدود

محمد مهدی خدیوی زند، پرخاشگری وناکامی

فراست، دیوید، ب، روانشناسی ورزش ترجمه عبدی علیجانی، مهوش نوربخش

محی الدین بناب انگیزش و هیجان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.