دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۹

تاثیر ورزش بر سلامت اعصاب و روان

انجام تمرین بدنی مستلزم کار موثر دستگاه عصبی است که در واقع ارسال کننده پیام های لازم به عضلات است تمرینات مرتب ورزشی بدون تردید موجب بهبود کار سیستم عصبی و هماهنگی لازم بین اعصاب و عضلات خواهد شد .

ورزش می تواند از فشارهای روانی و ناراحتی های روحی بکاهد ورزش راهی مناسب جهت مقابله با افسردگی است .


بالا رفتن میزان کارایی عضلات و کسب سرعت حرکتی مستلزم اقدام به تمرینات مرتب ورزشی و تقویت سیستم عصبی می باشد


بر اثر فعالیت های بدنی بر میزان چابکی افراد افزوده می شود که حاکی از بهبود کار سیستم عصبی و عضلانی می باشد


ورزش یکی از مطمئن ترین و موثرترین راههای درمان بی خوابی است


کسانی که ورزش می کنند از خوابی عمیق تر بهره مند شده و نتیجتاً نیروی کافی کسب می نمایند


تاثیر ورزش بر دستگاه گوارش


کنترل وزن و سوزاندن کالری های مصرف شده از طریق ورزش امکان پذیر می شود . چاقی می تواند منشا بسیار ی از بیماری های خطر ناک باشد .


با ورزش وزن خود را کنترل کنید


علاوه بر اینکه ورزش کالری اضافی را مصرف می کند برای کسانی که بی اشتها هستند تمرینات بدنی راهی مناسب جهت تحریک اشتها و میل به غذاست .


ورزش حرکات دودی معده را تسریع می نماید و در عین حال مانع ابتلای انسان به یبوست می گردد.


 


 


 


 


 


ورزش و اعصاب و سلامت روان


امروزه خبرهاى فراوانى در جرايد به چشم مى‏خورند كه بر مبناى پژوهش و تحقيقات دانشمندان و متخصّصان است. اين خبرها حاكى از تأثير ورزش بر سلامتى جسم و روان است. اشاره به چند مورد از آن خالى از لطف نيست:


پژوهشگران دانماركى مى‏گويند: «كسانى كه به طور منظم پياده‏روى مى‏كنند و يا تمرينهاى نسبتاً سنگينى انجام مى‏دهند، هفت سال بيشتر از كسانى كه چنين كارى انجام نمى‏دهند عمر مى‏كنند». آنها دريافتند كه ميزان مرگ، در ميان مردانى كه چند سال پياده‏روى كرده بودند، در مقايسه با مردانى كه بيست سال تحرّكى نداشتند، به يك سوم رسيده است.


مدير اين پژوهش «پيتر شنوهر» كه متخصّص بيماريهاى قلب است مى‏گويد: «براى سلامتى، مقدارى فعاليت بدنى مفيد است». اين پژوهشگر معتقد است: «كسانى كه بى‏تحرك‏اند در وضعيت فيزيكى ضعيفى قرار دارند... بايد با سرعت زياد پياده‏روى كرد ؛ چون اين كار، تأثير بيشترى روى بدن مى‏گذارد».


بسيارى از بيماريها مثل افسردگى، ديابت، فشار خون و بيماريهاى قلبى با ورزش و نرمش قابل پيشگيرى است.


شنا باعث شادى و نشاط انسان مى‏شود. آب‏تنى و حركت در آب، به خاطر خنك‏كنندگى، نشاط جسم و شادى روح را به همراه دارد و به پوست نيز طراوت و زيبايى مى‏بخشد. آثار ماساژدهندگى آب، باعث كم شدن فشارهاى ناشى از خستگى روزانه و تمدّد اعصاب مى‏شود و آرامش خاطر را به انسان باز مى‏گرداند.
ورزش، باعث تمركز حواس مى‏شود و قدرت انديشيدن را زياد مى‏كند. تحقيقات نشان داده است كه كاهش يا افزايش فشار خون ناشى از ورزش، وابسته به تداوم يا قطع برنامه‏هاى ورزشى است.


با اين حساب، مى‏توان نتيجه گرفت كه ورزش، سلامتى را به ارمغان مى‏آورد و كسى كه جسم و روان سالمى داشته باشد، در كسب مهارتهاى فردى و اجتماعى موفق‏تر است.


نقش ورزش درسلامت روان و اعصاب


بسیار سخن و حدیث از تأثیر و اهمیت تربیت بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف رشدی چون جسم و روان و اعصاب شنیده ایم یا خوانده ایم. البته بیشترین كوشش در ارائه چگونگی افزایش یا تقویت قوای جسمانی بوسیله تربیت بدنی ورزشی صرف گردیده و كمتر به مشخص نمودن ویژگیهای سلامت روان و اعصاب پرداخته شده است لذا بر آن شده ایم كه حتی مختصر به تعریفی كلی از سلامت روان و اعصاب به شناخت اصول ویژگیهای آن پرداخته و بخش تربیت بدنی و ورزش را در این بعد مهم انسانی مشخص نمائیم.


 


تعریف سلامت روان و اعصاب:


یك فرد زمانی دارای سلامت روان و اعصاب است كه با شناخت و حفظ ویژگیهای شخصیتی، خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراكات، ارزشها، افكار و عواطف را تشكیل می دهد كه سبب و آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی او می فهمد كیست و چیست. در تامین سلامت روان و اعصاب علاوه بر عوامل ژنتیكی عوامل محیطی نیز تاثیر فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت كامل ویژگیهای مربوط به سلامت روان و اعصاب در یك فرد بسیار مشكل است ولی زمانی افراد از نظر روان و اعصابی سالم می باشند كه دارای خصوصیات شاخصی گردند:


1. اعتماد به نفس دارند. از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می كنند در عین اینكه به محدودیتها و نواقص خود آشنایی دارند توانائیهای خود را می شناسند و حداكثر استفاده از آن را می كنند این افراد واقعیت وجودی خود را انكار نمی نمایند بجای عذرتراشی و دلیل تراشی شكستها را براحتی پذیرفته و نگرانی به خود راه نمی دهند.


2. احتیاجات اولیه را براحتی برطرف می نمایند. برآوردن نیازهای اولیه زندگی بخصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می گردد. و با شناخت واقعیتها واقع بینانه تر با مشكلات زندگی مقابله می نمایند.


3. به دیگران به دیده خوب می نگرند. ضمن دوست داشتن دیگران به آنها اعتماد می كنند و در حفظ روابط با دیگران كوشا هستند محبت خویش را مستقیماً ابراز می نمایند و برای آن شواهدی مناسب ابراز می دارند.


4. مسئولیت پذیرند ضمن پذیرش مسئولیت مناسب با سن خود مسئولیت كارهایی كه خود انجام می دهند را می پذیرند از كسب تجربه لذت برده و همیشه برای بهترین نتیجه در تلاش خواهند بود.


تأثیر ورزش در سلامت روان و اعصاب:


مجموعه این ویژگیهای شاخص تشكیل دهنده سلامت روان و اعصاب در یك فرد می باشد. بدون شك رفتار بشر تابع تمامیت وجود اوست بدین معنی روان و اعصاب تابع جسم و جسم تابع روان و اعصاب است. امروزه تحقیقات نشان می دهد كه ناراحتی های جسمانی اختلالات روان و اعصابی را بهمراه داشته و برعكس. ولی نكته برجسته در تقویت قوای جسمانی حفظ روان و اعصاب سالم می باشد.


دكتر آرترویدر روان و اعصابشناس معروف آمریكایی در تحقیق بسیار جامع خود اظهار می نماید عدم تعادل روان و اعصابی بسیاری بیماران نتیجه عدم فعالیت حركتی و ورزشی در دوران كودكی است. جونز در قسمتی از تحقیق خود دریافت پسرانی كه از نظر قوای جسمانی ضعیف می باشند علاوه بر ضعف جسمانی دارای مشكلات روان و اعصابی مانند احساس حقارت عدم توانائی تطبیق خود با دیگران می باشند. راویك و مك كی دریافتند دانش آموزانی كه در مهارتهای حركتی ضعیف می باشند اغلب خجول و گوشه گیر هستند و برعكس دانش آموزانی كه از نظر مهارتهای حركتی قوی می باشند دارای ویژگیهای برجسته بسیار نمایانی از نظر رفتار چون فروتنی، تدبیر، توجه و حس همكاری هستند.


شندل با استفاده از آزمون روان و اعصابی خصوصیات روان و اعصابی دانش آموزان ورزشكار و غیر ورزشكار را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید دانش آموزان ورزشكار دارای صفات ممتاز رفتاری چون رهبری، تحركهای اجتماعی حس ارزشهای فردی و اجتماعی، عدم شك و تردید در خود عدم بهانه جوئی و نتیجتاً رشد اجتماعی بیشتر می باشد.


 


چگونگی مبارزه با بیماری روان و اعصابی:


مسلماً عدم سازش وجود و اختلالات رفتاری در هر طبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی بسیار مشهود است عوامل مختلفی را می توان در بوجود آوردن یا پایه ریزی عدم سلامت روان و اعصاب ذكر نمود: فشارهای اجتماعی، فقر مادی، اختلافات خانوادگی، تصادفات، بیماریها، مرگ و میرهای پیش بینی نشده و بسیاری از عوامل خانوادگی و اجتماعی همراه با عوامل وراثتی، افراد را دچار عدم تعادل روان و اعصاب می سازد. بنابراین برای پیش گیری از بیماری روان و اعصابی و حفظ سلامت روان و اعصاب توصیه های مختصری در نظر گرفته می شود:


1. سعی كنید به انجام فعالیتهای ورزشی بپردازید زیرا ورزش تنشهای روان و اعصابی را از بین می برد و اخمها را به لبخند تبدیل می نماید.


2. در رابطه با نگرانی خود با دیگران صحبت كنید و اگر مشكل شما جدی است از مراجعه به پزشك روان و اعصاب درمان مضایقه نكنید.


3. موقعیت خود را بشناسید و بجای جنگیدن با آن خود را با ان سازگار سازید. با تغذیه مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود باشید.


4. با دیگران معاشرت و دوستی نمائید.


5. برای انجام هر كاری زمان خاص و منظمی را در نظر بگیرید.


6. در نهایت یاد بگیرید كه همیشه خونسرد و فرد راحتی باشید.


7. در نهایت اگر دارای توانائی لازم برای تحمل درد و رنج باشید و در موقع لزوم با شهامت و بردباری برخورد نمودید به زندگی و رفاه دیگران علاقمند بودید و در این زمینه فعالیت داشتید شما از: سلامت روان و اعصاب برخوردارید.


 


تأثیر ورزش بر اعصاب و روان


  دستگاه عصبی با ساختمان ویژه خود به عنوان یک هماهنگ کننده با تنظیم فعالیت های درونی بدن محیط داخلی آن را ثابت  نگه می دارد و با ایجاد تفکر و فعالیت های حرکتی، موقعیت انسان را نسبت به محیط خارجی تنظیم می کند. ا عمال این دستگاه انسان را قادر می سازد تا با شرایط محیطی سازش پیدا کند یا آن شرایط را با توجه به نیازهای درونی خود تعدیل نماید.
هر رفتاری از به هم خوردن پلک گرفته تا بازی تنیس و یا حل یک مسئله ریاضی وابسته  به سازمان یابی فرآیندهای متعددی در داخل بدن است. این سازمان دهی خود در اثر همیاری دستگاه عصبی مرکزی و دستگاه غدد درون ریز ممکن می گردد.
فعالیت تمام اعضای بدن تحت فرمان قسمت های مختلف مغز انجام می شود و اعصاب رشته های ارتباطی مغز با اعضای بدن هستند. اعصاب نیز به دو دسته ارادی و غیرارادی تقسیم می شوند که ورزش اعصاب ارادی را به طور مستقیم و اعصاب غیرارادی را به طور غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می دهد. یعنی ورزش بدن را در شرایطی قرار می دهد که مغز به وسیله اعصاب غیرارادی بدن را در کنترل مشخص نیست متناسب با نیاز بدن تحریک می کند. مثلا تشدید انقباضات قلب در هنگام ورزش به وسیله مغز و اعصاب غیرارادی صورت می گیرد. از طرفی فعالیت درست مغز هنگامی امکان پذیر است که خون بیشتری به مغز برسد که این امر در هنگام ورزش کردن مخصوصا ورزش هایی که با تفکر و تنوع موقعیت همراه هستند اتفاق می افتد. در حقیقت فعالیت سالم قلب و توانایی آن در رساندن خون لازم به مغز با فعالیت و توانایی مغز ارتباط دارد.
تأثیر ورزش بر روی اعصاب موجب تغییرات فیزیولوژیکی در اندامها و از طرفی موجب هماهنگی بین اعضاء و اعمال بدن می شود. به این معنی که در فعالیت های ورزشی اعصاب برای به حرکت درآوردن عضلات پیوسته در کار انتقال فرامین از مغز به اندامها هستند، در نتیجه این عمل سلسله تغییرات نسبتا پیچیده ای در بدن صورت می گیرد که در نهایت موجب رشد عضلات می گردد. آمادگی انتقال در اعصاب بالا می رود و در بدن این توانایی به وجود می آید تا عضلات متعددی با انقباض و انبساط خود این عمل را انجام می دهند. تحریک همه این عضلات و انتقال فرمان به آنها باید همزمان و به موقع صورت پذیرد. علاوه بر این هماهنگی بین اندامهای بدن در مورد بسیاری از حرکات به وسیله تمرین و به کارگیری گسترده عضلات میسر می شود که در این میان اعصاب نقش اساسی را بر عهده دارند. این هماهنگی بستگی مستقیم به توانایی عضلات و فعالیت عصبی دارد.
ورزش نه تنها به علت سوزانیدن کالری بیشتر باعث از بین رفتن چربی می گردد بلکه باعث تنظیم کار دستگاه اعصاب خودکار، غدد مترشحه داخلی و سیستم اعصاب مرکزی می شود. عدم تحرک و فقدان فعالیت ورزشی باعث کاهش توان و ظرفیت تنفسی انسان می گردد و ظرفیت حیاتی ریه ها را کمتر می کند. به همین دلیل بهتر است با ناهنجاری ها و بیماری هایی که در اثر فقدان فعالیت مناسب بدنی و ورزشی در افراد ایجاد می گردد آشنا شویم که تعدادی از آنها عبارتند از:
1- ناهنجاری در دستگاه تنظیم کننده قلب و عروق
2- اقسام مختلف فشار خون بالا
3- احتمال بروز سختی شریان ها
4- بی کفایتی و کم توانی شریانهای عضلات قلب
5- چاقی و افزایش وزن
6- پیری زودرس

لازم به یادآوری است ما هنوز به مراحل عملی حرکت درمانی و طرز اجرای آن نرسیده ایم و قبل از ذکر آنها نیازمند به داشتن اطلاعات مختصری از حرکات، سیستم ها و ناهنجاری ها و علل بروز آنها هستیم تا با استفاده از این اطلاعات تکنیک های حرکت درمانی را با دلیل و درک صحیح بپذیریم و سپس اجرا کنیم.


ورزش و سلامت روح و روان


  از دست آورد‌هاي پيشرفت تکنولوژي و زندگي امروزي، ظهور و بروز انواع ناهنجاري‌ها و اختلالات رواني ـ عاطفي، هيجانات روحي منفي، استرس، نااميدي و نگراني، احساس پوچي و سردرگمي و نداشتن زندگي شيرين و با آرامش است؛ که در نتيجه آن مردم به انواع بيماري‌هاي رواني همچون اضطراب، افسردگي و ... مبتلا مي‌شوند.


  در عصر حاضر، بيماري اعصاب و روان جزء مهمترين و شايع‌ترن بيماري‌هاست.در سرتاسر جهان بسياري از مردم از اعصاب متشنج و در هم ريخته و سردردهاي مزمن شکايت مي‌کنند. مدير يکي از کلينيک‌هاي درماني معروف آمريکا (آقاي مايو) اعلام مي‌کند، بيش از نيمي از تختخواب‌هاي بيمارستان‌ها را کساني اشغال کرده‌اند که گرفتار ناراحتي عصبي هستند. بيماري آنان از خرابي اعصابشان نيست؛ بلکه از هيجانات دروني، محروميت، تشويش، نگراني، ترس، عدم موفقيت، يأس و نااميدي سرچشمه مي‌گيرد.


  بسياري از مردم مي‌گويند، هنگامي که به طور منظم ورزش مي‌کنند، خواب آرامش‌بخشي دارند؛ و ورزشکاران تقريباً همان قدر که از مزاياي فيزيولوژيک ورزش سخن مي‌گويند، از فوايد رواني آن نيز صحبت به ميان مي‌آورند.


تقريباً همه کساني که ورزش مي‌کنند، اظهار مي‌دارند که بعد از انجام حرکات ورزشي شاداب شده و حس خوب و مطبوعي به آنان دست مي‌دهد؛ روحيه آنها بهتر شده و اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي‌کنند و اين حس موجب افزايش کارآيي و توانايي آنها مي‌گردد.


امروزه، تحقيقات علمي بسياري نشان داده است، که ورزش علاوه بر اينکه ابزار ارزشمندي براي سلامتي جسماني است، رابطه نزديکي با سلامتي رواني و به ويژه پيشگيري از بروز ناهنجاري‌هاي رواني دارد. ورزشکاران معمولاً نسبت به افراد کم‌تحرک، اضطراب و افسردگي کمتري احساس مي‌کنند. (هاگس، 1984) و هانس سليه مي‌گويد: «ورزش اعصاب را در برابر هيجان و استرس مقاوم مي‌کند.» در تحليلي که روي تعداد زيادي از تحقيقات که تأثير ورزش بر خصيصه‌هاي شخصيتي و اضطراب را بررسي کرده بودند انجام گرفت، مشخص شد که ورزش در درمان افسردگي‌هاي مزمن و حاد تأثير متعادل کننده‌اي دارد و بيشترين ميزان کاهش استرس، افرادي را شامل شد که به درمان کلينيکي نياز داشتند.(نورث، 1990؛ موتريو استيونز1994) مطالعات ديگر، حاکي از اثرات مشابه ورزش بر حالات روحي در شرايطي خاص‌تر مي‌باشد. مثلاً مادلين تأثير حذف ورزش را روي ده داوطلب که 6 تا 7 روز در هفته روزانه 45 دقيقه ورزش مي‌کردند، برررسي کرد. به اين ترتيب که آنها پس از يک روز تمرين سه روز استراحت مي‌کردند و روز پنجم تمرين را از سر مي‌گرفتند. کم کردن و حذف ورزش با عوارضي چون افزايش اختلال درخودسنجي، اضطراب، تنش، افسردگي، سردرگمي و کاهش توان افراد همراه بود. اين تأثيرات زماني که تمرين از سرگرفته مي‌شد، درست بر عکس بود.


ورزش، به ويژه در سنين کودکي و نوجواني مفرّ سالمي براي آزاد کردن انرژي انبار شده آنها است و اين خود بسيار لذت‌بخش و آرامش‌دهنده است. ورزش شروع ناتواني ناشي از سالخوردگي و بيماري مزمن را به تأخير انداخته و باعث افزايش اميد به زندگي فعال و نيز اميد به خود زندگي مي‌شود. و بالاخره، ورزش داروي اعصاب به همه ريخته و شادي‌آور است، و روان‌شناسان اذعان دارند که ورزش در تسکين حالات روحي منفي، نسبت به روان‌درماني بهتر عمل مي‌کند.


پس فعاليت‌هاي بدني به خصوص ورزش، سهم زيادي را در ايجاد امنيت و آرامش رواني و اجتماعي براي افراد و جوامع، و تأمين بهداشت و سلامتي و زندگي سالم خواهد داشت. تأثير مهارت‌هاي حسي ـ حرکتي و فعاليت‌هاي ورزشي بر کنش‌هاي ذهني و تحول رواني، به گونه‌اي است که بسياري از روان‌شناسان و کارشناسان تعليم و تربيت عقيده دارند، اين قبيل فعاليت‌ها در درجه اول، مي‌بايست جزو برنامه‌هاي موظف آموزشي قرار داده شود. آشنايي دانش‌آموزان و دانش‌پژوهان با برنامه‌ها و روش‌هاي مختلف فعاليت‌هاي حسي و حرکتي، نه تنها سبب کنش‌هاي ذهني آنها مي‌گردد؛ بلکه موجبات نشاط رواني و سرزندگي، تقويت اعتماد به نفس و بالطبع بهداشت رواني آنها را فراهم مي‌نمايد.


>کمترين مقدار فعاليتي که براي نيل به اين مزايا لازم است، بيست دقيقه و سه بار در هفته و در ورزش‌هاي هوازي حداقل 70% تا 85%، حداکثر ميزان ضربان قلب (220 منهاي سن فرد) است.


نتايج تحقيقات مختلف نشان داده است كه انجام انواع مختلف نرمش‌ها ، علاوه بر فوايد جسمي فراوان ، بر مقابله با مشكلات عصبي و رواني نيز آثار مفيدي دارد.
با توجه به اثرات مثبت ورزش بر سلامت و تندرستي انسان فرهنگ ورزشي بيشتر
پرداخته شود. از طرف ديگر براي رسيدن به توسعه پايدار در هر جامعه‌اي علاوه بر برنامه‌ريزي ، مديريت صحيح و استفاده از فن آوري مناسب ، استفاده از منابع انساني كارآمد اهميت بسياري دارد. جامعه‌اي كه نيروي انساني سالم و شادابي داشته باشد ، اين امكان را خواهد داشت كه در جهت توسعه واقعي ، سريع‌تر گام بردارد. همچنين جامعه‌اي كه داراي افرادي توانمند و قدرتمند باشد، دشمنانش هوس تجاوز به آن جامعه را نخواهد داشت
زندگی امروز ما ماشینی شده وهمین امر باعث تنبلی افراد ورزش یکی از ارکان اصلی زندگی است که در تمام دنیا به این امر مهم توصیه شده و سعی شده در برنامه روزانه افراد حداقل 15 تا 20 دقیقه ورزش و حرکات ورزشی گنجانده شود ورزش روحیه انسان را شاداب و باعث شادی ونشاط و سلامتی می شود
مسلماً عدم سازش وجود و اختلالات رفتاري در هر طبقه و صنفي و در هر گروه و جمعي بسيار مشهود است عوامل مختلفي را مي توان در بوجود آوردن يا پايه ريزي عدم سلامت روان ذكر نمود: فشارهاي اجتماعي، فقر مادي، اختلافات خانوادگي، تصادفات، بيماريها، مرگ و ميرهاي پيش بيني نشده و بسياري از عوامل خانوادگي و اجتماعي همراه با عوامل وراثتي، افراد را دچار عدم تعادل روان مي سازد. بنابراين براي پيش گيري از بيماري رواني و حفظ سلامت روان توصيه هاي مختصري در نظر گرفته مي شود


 


 چگونگي مبارزه با بيماري رواني با ورزش:
سعي كنيد به انجام فعاليتهاي ورزشي بپردازيد زيرا ورزش تنشهاي رواني را از بين مي برد و اخمها را به لبخند تبديل مي نمايد.
. در رابطه با نگراني خود با ديگران صحبت كنيد و اگر مشكل شما جدي است از مراجعه به پزشك روان درمان مضايقه نكنيد.
. موقعيت خود را بشناسيد و بجاي جنگيدن با آن خود را با ان سازگار سازيد. با تغذيه مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود باشيد.
 با ديگران معاشرت و دوستي نمائيد.
. براي انجام هر كاري زمان خاص و منظمي را در نظر بگيريد.
. در نهايت ياد بگيريد كه هميشه خونسرد و فرد راحتي باشيد.
در نهايت اگر داراي توانائي لازم براي تحمل درد و رنج باشيد و در موقع لزوم با شهامت و بردباري برخورد نموديد به زندگي و رفاه ديگران علاقمند بوديد و در اين زمينه فعاليت داشتيد شما از سلامت روان برخورداريد
ورزش و اهمیت آن چیزی است كه بر كمتر كسی پوشیده مانده است. بشر همواره به سلامتی و جاودانگی می‏اندیشید؛ لذا از همان نخستین دوره‏های تاریخ حیات، سعی بر آن دارد تا تن و روان خود را ورزیده كند و راهی برای جاویدان ساختن خویش بیابد
آيا مي‌دانيد كه ورزش براي سر نيز سودمند است. شايع‌ترين درمان‌ها براي افسردگي روان درماني و دارودرماني هستند. روانشناسان دريافته‌اند انجام حركت ورزشي مي‌تواند سومين راه درمان افسردگي به شمار آيد.


- ورزش هم در مدت كوتاه و هم در طولاني مدت يك داروي ضدافسردگي مفيد است.
- گرچه ورزش باعث كاهش افسردگي در ميان همه جمعيت‌هاي مورد مطالعه شده، بيشترين تاثير را در افرادي داشته كه از فعاليت بدني بيشتري برخوردارند.
- گرچه ورزش در همه طبقات سني به ميزان قابل ملاحظه‌اي از افسردگي مي‌كاهد، هر چه بر سن افراد افزوده شود، كاهش افسردگي در اثر آن بيشتر است.
- ورزش براي هر دو جنس زنان و مردان سودمند است و به صورت ضدافسردگي مناسبي عمل مي‌كند.
- پياده‌روي و دوي آرام بيش از ساير انواع حركات ورزشي مورد مطالعه قرار گرفته‌اند اما همه انواع شامل هوازي و بي‌هوازي در كاهش افسردگي موثرند.
- هر چه مدت برنامه ورزشي و تعداد جلسات آن بيشتر باشد ، تاثير آن در كاهش افسردگي بيشتر است.
- موثرترين و بهترين روش درمان افسردگي همراه ساختن روان درماني و ورزش است.
بنابراين متخصصان، ورزش را به عنوان بخشي از برنامه درمان افسردگي به بيماران توصيه مي‌كنند.
يك ورزش خاص براي عموم افراد يا مبتلايان به افسردگي تجويز نمي‌شود. اولا افراد بايد ورزش را تدريجا آغاز كنند. ثانيا انواع مختلف آن در اشخاص متفاوت تاثير مشخصي دارد. براي برخي پياده روي، دو يا شنا مفيد است. بعضي يوگا را ترجيح مي‌دهند.
به هر حال ورزش فرصتي براي افزايش تماس با ديگران است كه به ويژه براي كساني كه در اثر افسردگي منزوي شده‌اند سودمند است. افراد بايد با شروع ورزش به هر گونه تغيير در خلق و خوي‌شان دقت كنند تا متوجه شوند چه ورزشي و در چه حدي به آنها در كاهش افسردگي كمك مي‌كند.
آیا تا به حال دقت کرده اید که بعضی افراد بدون توجه به مسائل و مشکلات , چقدر در سر زندگی و شاد بودن توانا هستند؟ تحقیقات نشان می دهد این حالت ذاتی یا خدادادی نیست بلکه یک مهارت است که این افرادآن را
در خود پرورش داده اند . شما هم اگر بخواهید می توانید این مهارت را کسب کنید و زندگی خود را لبریز از شادی و نشاط سازید.
هر کسی تقدیری در زندگی دارد و این به عهده خودش است که با قسمت خود بجنگد یا با آن همکاری کند اما ایا این حرف به این معنی است که با قسما خود بجنگند یا با آن همکاری کند . اما ایا این حرف به این معنی است که فرد باید دراز بکشد و بگذارد زندگی روند خود را طی کند؟
مسلما نه! در عوض می تواند روشی در پیش گیرد که به بهترین وجه ممکن با مسایل مواجه شود و حداکثر تلاش خود را در این زمینه نشان دهد در ان صورت متوجه راه های جدیدی می شود و با کشف آن ها انرژی تازه ای کسب می کند . زندگی می خواهد شخص , تقدیر و سر نوشت خود را بفهمد آیا ترجیح نمی دهید به جای جنگ
با زندگی کنار بیایید؟ اشخاص شاد فقط مثبت نمی اندیشند بلکه مثبت عمل می کنند.
مثبت اندیشی مسلما جای خودش را دارد. برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کنید. اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشید. اشخاص دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند.
اگر می خواهید شخص شادتری باشید , شادمانه تر عمل کنید. اگر می خواهید شخص مهربان تر و با عاطفه تر عمل کنید. اگر می خواهید منش دوستاه تری داشته باشید دوستانه تر عمل کنید.  احساسات پس از عمل کردن از راه می رسند.
اشخاص شاد آن چه را که احتیاج دارند طلب می کنند.
همان طور که نعمت ها معمولا از آسمان به زمین نمی افتند, از شکایت کردن نیز چیزی عاید اشخاص نمی شود.
اگر به ظرب المثل هر چه بکارید همان را درو می کنید اعتقاد دارید پس به جای شکایت کردن به دنبال خواسته
های خود بروید. این اتخاب شماست. می توانید به همین رویه ادامه بدهید, دیگران را متهم کنید و همچنان چیزی عایدتان نشود یا می توانید خیلی راحت آن چه را که خواهید طلب کنید.
اشخاص شاد مشتاق تغییر هستند.
ثابت ماندن و تغییر نکردن مخالف همه قوانین طبیعت است . اگر تلاش کنید که ثابت اتفاق بیفتید, در این صورت همیشه ناراحت خواهید بود
اگر اجازه بدهید ترس از تغییر کردن شما را متوقف سازد , با محروم شدن از خواسته های خود موافق هستید
شما می توانید بر این باور باشید که تغییر باعث آزار اشخاص می شود و در مقابل آن مقاومت به خرج دهید. یا در عوض می توانید تغییرات را با آغوش باز پذیرا باشید و معتقد باشید که وجود آن ها به شما کمک خواهد کرد.
همه این ها بستگی به این موضوع دارد که تصمیم بگیرید کدام عقیده را باور کنید.
اشخاص شاد به خود اجازه شکست خوردن نمی دهند.
شکست به این معنی نست که هیچ گاه به هدف خود نرسید و یا دلیلی بر دست کشیدن از هدف نیست به هدف دست نیافتن تنها یک معنی دارد: شما به تمرین و تجربه بیشتری احتیاج دارید و مشتاق اشتباه کردن باشید و
تسلیم نشوید. اجازه ندهید یک شکست شما را به گونه ای تحت تاثیر قرار بدهد که همه تلاش های خود را از بین ببرید و درست مثل یک دونه لذت به خط پایان رسیدن را حس کنید. اشخاص شاد در زمان حال زندگی می کند
همانطور که تمرینات ورزشی می تواند سلامت جسمی شما را تأمین کند، اتخاذ برخی حالات و حرکات زیر نیز می تواند سلامت روحی شما را فراهم نماید.
ورزش علاوه بر ایجاد نشاط وشادابی در روحیه شما می تواند باعث بهبود وضعیت سلامتی و قدرت جسمانی شما شود. فعالیتهای زیادی وجود دارد که بتنهائی و یا همراه دوستان و خانواده خود می توانید آنها را انجام دهید .
مسلماً يک شخص ورزشکار با تنبلي و کسالت بيگانه است و علاوه بر داشتن هيکلي متناسب و خوش فرم از روحيه‌ي بالا و شادابي نيز برخوردار است و اين موفقيت، ارتباطات وي را در زندگي روزمره، چه در خانواده و چه در اجتماع يا محيط کار تضمين مي ‌کند.
مسلماً کارفرمايان در استخدام افراد، اين معيارهاي مهم را در نظر خواهند گرفت. بنابراين يک شخص سالم و تندرست، از موقعيت و پيشرفت شغلي بهتري نسبت به افراد چاق وکم تحرک برخوردارخواهدبود
روح و روان انسان درميدان زندگي همواره درمعرض آلودگي به هوسهاي تحريك شده ولجام گسيخته،خودخواهيها وچشم وهم چشميهاي برانگيخته، غرورناشي ازپيروزي وكاميابي، عقده رواني ناشي ازشكست وناكامي وبه دنبال آن حسد، كينه،
افسردگي، اضطراب ،انتقام و... است كه روح و روان را تيره و انسان را ازراه راست زندگي، راه پاكي و فضيلت وتقوا منحرف مي سازد .در اين ميان دعا ونيايش همراه با ايمان مذهبي واعتقاد باطني وخالصانه دركنار اسباب مقدر الهي، مطمئن ترين و راه گشا ترين طريق التيام و علاج آلام روحي و رواني مستولي بر وجود انساني بر اثر اشتغالات دنيوي و نفساني است .
دراسلام فرامندي دعا، علاوه بر جنبه هاي عرفاني،گسترده وسيعي ازعرصه هاي مختلف اجتماعي،فرهنگي، سياسي وابعاد مختلف حيات بشري را مورد توجه قرار داده است . دعا درشريعت اسلام تنها وسيله اي براي طلب نيست ،بلكه مجموعه اي از آموزشهاي علمي واخلاقي است ، نمونه كامل و جامع اين نوع دعا صحيفه سجاديه مي باشدكه قرآن صاعدلقب گرفته است.
ازشيرين ترين ميوه هاي دينداري نيايش و عبادت خداوند مي باشد. قلوب آدميان درطول حيات همواره درجستجوي آرامش وقرار است و دايم مرغ دل را به اين سو وآن سو پرواز مي دهد، اما آشياني نخواهد يافت و تنها در آغوش حق خواهد آراميد .هيچ ديني نيست كه از نيايش ودعا به بارگاه قدس حق تهي باشد .از ديدگاه بسياري از روانشناسان وجامعه شناسان عبادت ونيايش موجب نگرش مثبت به زندگي وكاهش ناهنجاريها مي گردد .اين دست آورد نيكو وشيرين در سايه عبادت و نيايشي حاصل مي آيد كه با ادراك وتوجه ويادحق همراه باشد.
ورزش راز سلامتی
در دنیای امروز، بیماری ایدز، مصرف دخانیات، نبود تحرک و ورزش، خشونت و سوء تغذیه، سلامتی بشر را تهدید می کند.بدون شک می توان گفت اگر ورزش در زندگی ما نقش و اهمیت خودش را پیدا کند و برای آن برنامه داشته باشیم، این عارضه‌های ناخوشایند شاید از بین بروند یا کم رنگ تر شوند. زیرا شخص ورزشکار معمولاً سیگاری نمی‌باشد، به تغذیه سالم اهمیت می دهد، از اعصاب آرام تری برخوردار است، انرژی خود را درست مصرف می کند و کمتر اهل خشونت و عصبانیت است. افزون بر این اثرات مثبت ورزش بیش از این است زیرا ورزش باعث زیاد شدن توده عضلانی بدن و مصرف بیشتر انرژی نیز می شود. تمرینات مرتب و منظم ورزشی باعث کم شدن چربی می‌شود و نمی گذارد چاق و بیمار شوید. انرژی مصرفی روزانه با ورزش و زیادشدن توده عضلانی افزایش می یابد. ورزش پیر شدن و سالمندی را به تاخیر می اندازد و باعث حفظ تناسب اندام و زیبایی بدن افراد می شود، از پوکی استخوان جلوگیری می کند و سبب تقویت سیستم اسکلتی بدن می‌گردد. در ضمن ورزش به مصرف مستقیم اسیدهای چرب می‌انجامد، روش مطمئن و مناسب درمان چاقی و پیشگیری از برگشت آن است، زیرا عضلاتی که تحت تأثیر فعالیت ورزشی‌اند بدون نیاز به انسولین انرژی خود را علاوه بر گلوکز (نوعی قند مورد مصرف بافت ها و سلول های بدن) از اسیدهای چرب تامین می کنند. ورزش حتی برای بیمارانی که به مرض قند (دیابت) مبتلا می‌باشند مفید است. ورزش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، عروقی و سکته های مغزی را کاهش می دهد. ورزش باعث زیاد شدن مقدار گردش خون موثر در بدن می شود و از لخته شدن خون درسیاهرگ عمقی پا جلوگیری می‌کند و دستگاه قلبی عروقی و دستگاه تنفس و ایمنی بدن را تقویت می‌نماید. همچنین اثرات مثبت ورزش بر دستگاه گوارش را نباید نادیده گرفت. افزون بر این ورزش از افسردگی پیشگیری می‌کند، روحیه فرد را بالا می‌برد و در زندگی خانوادگی و اجتماعی و در شغل افراد تاثیرات سازنده‌ای‌ دارد. تجربه نشان داده است یک‌ شخص سالم و تندرست معمولاً از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کند برخوردار است. در غایت ورزش از مبتلاشدن به آلودگی های اجتماعی، مثل سیگار کشیدن، مواد مخدر و ... جلوگیری می‌کند، ذهن را تقویت می نماید و با اندیشه‌ای قوی می توان بر مشکلات و معضلات خانوادگی و اجتماعی بهتر فائق آمد.


 آثار و فوايد روحي ـ رواني ورزش


- شادابي و احساس آرامش


از ضروري‌ترين نيازهاي بشر که جزو شرط‌هاي اصلي بهداشت رواني به شمار مي‌رود، آرامش خاطر، احساس امنيت، شادابي و نشاط است و ورزش يکي از راه‌هاي دست‌يابي به اين امر مهم مي‌باشد. ورزش، از طرفي با ايجاد محيطي فرح‌انگيز و نشاط‌آور؛ و از سوي ديگر با کاستن فشارهاي عضلاني و از بين بردن سستي و کسالت، فشارهاي رواني را مهار و باعث احساس شادي و نشاط مي‌شود. به همين دليل ورزش را «رابط جسم و ذهن» مي‌نامند.


در ايجاد احساس نشاط و شادابي حين ورزش، ترشح مخدرهاي طبيعي گروه‌ اندروفين‌ها در مغز و غدة هيپوفيز نقش مهمي را ايفا مي‌کنند. هنگام ورزش کردن، ترشح ميانجي‌هاي عصبي‌ ـ شيميايي مثل اندروفين، انکفالين و سروتونين در خون افزايش يافته و با اثرات ضددرد و شادي‌بخش خود، قادرند در فرد نشاط و سرور ايجاد کنند. برنامه‌هاي منظم و متعادل ورزشي، مثل راه رفتن سريع به مدت بيست دقيقه در هر روز توليد اندروفين‌ها را برمي‌انگيزد و احساس نشاط را تقويت مي‌کند.


- افزايش اميد به زندگي، و لذت بردن از آن


تمام تلاش و کوشش انسان، براي دست‌يابي به زندگي بهتر، هدفمند و با کيفيت عالي همراه با کاميابي و رسيدن به لذت واقعي است؛ که ورزش بهترين زمينه‌ساز رسيدن به اين هدف‌ها مي‌باشد. ورزش کيفيت زندگي را بهتر مي‌کند.(استيفنز1988) و نيز کارکرد جسمي را حفظ کرده و زندگي مستقل افراد مسن را طولاني‌تر مي‌سازد. (تير، و اولريچ، 1985).


براساس يافته‌هاي تحقيقاتي پروفسور استيوبلر، حتي اميد به زندگي افراد چاقي که داراي تحرّک هستند، از اميد به زندگي افراد لاغري که اکثر اوقات در جلوي تلويزيون لميده‌اند، بيشتر است. پژوهش‌هاي انجام گرفته در مورد چهل هزار زن حاکي است، که حتي تحرکات بدني ملايم نظير باغباني يا پياده‌روي، در صورتي که چند بار در هفته صورت گيرد، به افزايش طول عمر کمک مي‌کند.


- ايجاد انگيزه و روحية بهتر


روبرت اپستين روانشناس و يکي از مؤلّفين «کتاب بزرگ مسابقه انگيزش» مي‌گويد: «ورزش نه تنها باعث مي‌شود شغلي بيابيد، بلکه ممکن است کمک کند آن را حفظ کنيد؛ زيرا تحرک بدني کوتاه مدت در فاصله‌هاي ساعت‌هاي کاري، انرژي شما را افزايش مي‌دهد.» به نظر او حرکات ورزشي پرجنب و جوش در طول روزهاي کاري باعث افزايش انگيزش مي‌شود. انگيزه در ورزش در افراد بين 8 تا 18 سال رابطة نزديکي با يادگرفتن مهارت‌ها، لذت بدن از زندگي، پيشرفت خودکفايي و توانايي جسمي و رواني و در مجموع تقويت بهداشت رواني دارد. (اسمول و همکاران، 1998)


- پرورش و تقويت نيروي اراده و رشد خلاقيت


- افزايش اعتماد به نفس


ورزش باعث افزايش اعتماد به نفس و تسلط بر مسايل مي‌شود. (گولدبرگ و مارک[1]1997) براساس نظر کوپراسميت اعتماد به نفس از داشتن روابط موفقيت‌آميز با ديگران و آموختن مهارت‌ها نشأت مي‌گيرد. مهمترين عوامل ايجاد اعتماد به نفس عبارتند از: خانواده، مدرسه، فعاليت‌هاي تفريحي و ورزشي و ارتباط متقابلي که در اين مراحل فرد مي‌آموزد


مشخص شده است که فعاليت‌هاي بدني تأثيرات مثبتي در ايجاد اعتماد به نفس در بزرگسالان دارد. (سانستروم، 1984) و بنا به گفته محققان دانشگاه مک ماستر کانادا، مردان و زناني که در مورد ورزشکار بودن خود صحبت مي‌کنند، بيش از آنهايي که در اين باره صحبت نمي‌کنند، سخت‌کوش، متکي به نفس و مسلط به خود به نظر مي‌رسند.


 -  ارتقاي عزت نفس و خودپندارة مثبت


شرکت در فعاليت‌هاي ورزشي باعث ايجاد فرصت خودارزيابي، ارتباط و مقايسه با همسالان و همگنان و رقابت سالم مي‌شود، که به نوبه خود به رشد عزت نفس و خودپنداري کمک مي‌کند. (کريستوريچ1998) ورزش منظم با افزايش احساس عزت نفس رابطه دارد.(سان استروم، 1984)


ورزش زمينه‌اي براي بروز استعدادها و درک بهتر توانايي‌ها است و شاخص‌هايي مثل اعتماد به نفس، عزت‌نفس، جامعه‌پذيري و سازگاري اجتماعي را بهبود بخشد. اين شاخص‌ها نيز به نوبه خود، خودپنداره فرد را تقويت مي‌کنند. تحقيقات انجام گرفته در بين دانش‌آموزان، بيانگر اين مطلب است که بين خودپنداري دانش‌آموزان ورزشکار و غيرورزشکار تفاوت معني‌داري وجود دارد. به اين معني که دانش‌آموزان ورزشکار نسبت به دانش‌آموزان غيرورزشکار از خودپنداري بيشتري برخوردارند. پس ورزش از عوامل است که مي‌تواند در شکل‌گيري خودپنداري مثبت، مؤثر باشد. (يزدان‌پناه، 1371) ورزشکاران معتقدند که نيرومندتر، خوش‌تيپ‌تر و لايق‌ترند، و بيشتر مورد قبول ديگرانند. اين اعتقادات به نوبه خود در شکل‌گيري خودپنداره مثبت نقش مؤثري دارد.


تحقيقات انجام شده در مورد بزرگسالان نيز نشان مي‌دهد، آنهايي که از بيماري قلبي رنج مي‌برند، پس از گذشت بحران، اگر به ورزش منظم و مداوم بپردازند، باعث مي‌شود تا احساس سلامتي در آنها بيشتر شود و همچنين موجب تقويت خودپنداري، پذيرش واقع‌بينانة بيماري و تقويت خودکفايي و خودياري مي‌شود. (ويز و بريدمر، 1995).


- کمک به رشد مهارت‌هاي اجتماعي، و استحکام روابط خانوادگي


ورزش واسطه‌اي مناسب براي اجتماعي شدن، ايجاد کفايت و مهارت، استحکام روابط خانوادگي، سهولت دوست‌يابي وارتباط سالم با همسالان و همگنان مي‌باشد. در پژوهشي، 65 درصد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از استفاده مواد مخدر و الکل بازداشته است. اين پژوهش نشان مي‌دهد که ورزش وسيله‌اي مهم براي ارتقاي سطح زندگي اجتماعي ـ اقتصادي کودکان و نوجوانان بوده است.(سايمُن، 1999)


«شفر» در تحقيقي پيرامون ورزش و خرده فرهنگ در آمريکا به اين نتيجه رسيده است که ورزش يکي از ساز و کارهاي مهم در فرايندهاي انطباق و همسازي فرهنگي در جامعه است؛ زيرا باعث پختگي و بلوغ اجتماعي در بازيکن و تماشاچي مي‌شود.


-  دست‌يابي به اخلاق حسنه و شخصيت بهتر و سالم


تحقيقات انجام شده حاکي از آن است که ورزش باعث اصلاح رفتارهاي فردي و اجتماعي و بهتر شدن اخلاق مي‌شود و کمک مي‌کند تا فردي بهتر و مفيد باشيم. ورزش همچنين در رفتار معنوي و بينش ‌اجتماعي تأثير داشته و زمينه‌ساز خلق و خوي بهتر و به وجود آوردنده شخصيت است. (شيلدزو بردِمير، 1995) تربيت بدني در رشد وتقويت ارزش‌هاي انساني وارزش تعاون وهمکاري مؤثر است. (وسيت و بوچر1987)


- کمک به حافظه و انجام فعاليت‌هاي فکري، و تمرکز بهتر


ورزش علاوه بر حالات روحي، بر عملکرد ذهني فرد و تقويت قواي آن، افزايش سلامت ذهني و هوشياري و تقويت قدرت تمرکز نيز مؤثر است. ورزشکاران نه تنها داراي توانايي و عملکرد بهتري هستند، بلکه بهتر نيز فکر مي‌کنند. (آرسِلن، 1998) همچنين فعاليت حرکتي با فرايندهاي عالي عقلي پيوندي استوار دارد. (ويست، و بوچر، 1987).


به هنگام ورزش، خون واکسيژن مورد نياز به مغز بهتر و بيشتر رسيده و سرعت تفکر افزايش مي‌يابد. و نيز سيستم عصبي تقويت يافته و عمل دماغ منظم مي‌شود و در نتيجه کارهاي فکري آسانتر انجام مي‌گيرد. محققين مي‌گويند: در موقع مطالعه و کارهاي فکري زياد، خون بيش از حد در مغز و کاسه سر به گردش درمي‌آيد و گاه اختلالاتي در آن رخ مي‌دهد. از اين رو اين افراد بايد به ورزش و فعاليت‌هاي بدني مناسب روي آورند، تا باعث استراحت مغز و اعصاب شوند و از اختلال در تغذيه و دفع سموم جلوگيري به عمل آورند. آنها مي‌افزايند: اگر وضعيت حياتي مغز و اعصاب (تنفس، جريان خون، تغذيه و دفع سموم) کامل نباشد، به تدريج کند ذهني به وجود مي‌آيد و مي‌تواند يکي از علل فراموشي باشد. همچنين بنابر توصيه انجمن آلزايمر، ورزش کردن در مدت زمان طولاني ممکن است خطر ابتلا به بيماري «زوال عقل» را کاهش دهد.


-  تسهيل پيشرفت تحصيلي


با بهبودي روند کارهاي فکري و تقويت حافظه پيشرفت تحصيلي نيز افزايش مي‌يابد. پژوهش‌هاي ويست و بوچر حاکي از آن است که ورزش در افزايش پيشرفت تحصيلي و نمرات دانش‌آموزان تاثير فراواني دارد. (شفارد، 1989) ايدسمور در پژوهش خود(1963-1961) دريافته است که دختران و پسران بسکتباليست در امتحانات مدرسه‌اي خود به معدل بالايي دست‌ يافته‌اند. شافر و آرمر(1968) ضمن کنترل متغير‌هاي هوش و برنامه درسي، پژوهشي را در مورد پيشرفت تحصيلي دو گروه از دانشجويان ورزشکار و غيرورزشکار انجام دادند. در اين مقايسه روشن شد که سطح پيشرفت تحصيلي دانشجويان ورزشکار بالاتر از دانشجويان غيرورزشکار است.


-  خواب راحت


يکي از نتايج افکار و اعصاب متشنج و در هم ريخته، بي‌خوابي و کم‌خوابي است. ورزش با تقويت و تسکين و آرامش اعصاب و با از بين بردن افکار و اوهام مشوش، موجب مي‌شود تا فرد خواب بيشتر، عميق و راحتري داشته باشد. محققان مي‌گويند: ورزش بلافاصله قبل از خواب مدت زمان لازم براي خواب رفتن را تا 50 درصد کاهش مي‌دهد، کابوس‌هاي شبانه را به مقدار قابل توجهي کاهش مي‌دهد و سبب مي‌شود افراد از خواب خود لذت ببرند، با رضايت بيشتري از رختخواب جدا شوند و با انگيزه و شادابي بيشتري کار و تحصيل روزانه خود را آغاز نمايند.


تاثير ورزش بر افسردگي


 افسردگي در واقع يك بيماري فراگير و لطمه زننده به روح و روان آدمي است كه از مشخصات آشكار آن احساس پوچ بودن و ناراحتي؛احساس نا اميدي وبي ارزش بودن و تفكرات منفي است.
فرد مبتلا به افسردگي داراي رفتار كند و آهسته است. محققان علوم رفتاري ميگويند كه افسردگي هاي پيشرفته نشانه ها و علائمي هستند كه مي توانند فعاليتهاي روزمره ، مطالعه ، خواب ،‌ خوراك وشركت در فعاليت هاي خوشايند و سرگرم كننده را تحت تاثيرقرار دهند.
چنين حالتي ممكن است به دفعات در زندگي انسان روي دهد. به نظر محققان در نوع ديگر افسردگي ، اختلال رواني داراي نشانه هايي از طولاني مدت است . و براساس آن شخص از انجام فعاليت هاي روزانه يا برخورداري از احساساتي خوب و دلپذيرمحروم مي شود ودوره هاي پريشان خاطري قابل توجهي را در برخي از برهه هاي زندگي طي ميكند.
يك نوع ديگر افسردگي در واقع يك اختلال روحي شيدا گونه است كه نام بيماري افسردگي دو قطبي را گرفته است. اين نوع از ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري، در بيشتر مواقع،تفكر؛قدرت تشخيص وحتي رفتارهاي اجتماعي را تحت تاثير قرار ميدهد،كه به بروز مشكلات جدي براي شخص و اطرافيان منجر مي شود.
خلق فرد افسرده مي‌شود، يعني غمگيني طولاني مدت دارد.
علاقه مندي وي نسبت به علايق گذشته‌اش از دست مي‌رود و غالبا بي‌حوصله است.
كم اشتهايي او را مي‌آزارد و غذا نمي‌خورد ، البته در برخي انواع آن پرخوري شيوع دارد.
خواب فرد مبتلا غالبا دچار مشكل مي‌شود معمولا نيمه شب بيدار مي‌شود و تا صبح نمي‌تواند بخوابد و كسل است در جوانان مبتلا، پر خوابي شيوع دارد .
افسردگی معمولاً با اضطراب همراه و بی خوابی و بی قراری در فرد شیوع دارد
غلبه بر افسردگی و افزایش نگرش مثبت :
ازعلت افسردگي خود آگاه بوده و سعي كنيد نسبت به آينده خوش بين باشيد‍، افكار منفي خود را شناخته و آنها را با افكار مثبت تعويض كنيد. بر تجارب مثبت تمركز كنيد.
فهرستي از تكاليف مثبت هفتگي تهيه كنيد.
از نظر اجتماعي فعال باشيد.
جدولي از فعاليت هاي روزمره هفتگي تهيه كنيد و افزودن فعاليت هاي اجتماعي را فراموش نكنيد.
تفريحاتي براي خود پيدا كنيد.
هرگاه احساس تنش مي كنيد، از روشهاي خود آرام بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال، براي چندين دقيقه و تا زمان ايجاد آرامش در كل بدنتان بطور آرام و آهسته نفس بكشيد.
اهداف واقع گرايانه اي انتخاب كنيد.
براي فعال نگهداشتن خود، كاري داوطلبانه انجام دهيد.
بپذيريد كه هركسي توانايي هاي متفاوت خود را دارد و شما بر ويژگي ها و اعمال مثبت خودتان تمركز كنيد.
به هنگام بيان مطالب ، جرأتمند باشيد.
سعي كنيد نقاط قوت خود را شناخته و توسعه دهيد.
روزانه ورزش كنيد و فعالیت بدنی مستمر داشته باشید .


ورزش راهی برای درمان :
زمينه ايجاد بيماريهاي رواني، بحث پيرامون انتقال دهنده هاي عصبي و عدم كاركرد صحيح آن (كاهش يا افزايش دوپامين و سروتونين و...) در بروز بيماريهاي رواني انكارناپذير است و يكي ديگر از تأثيرات مثبت ورزش تنظيم در ميزان انتقال دهنده هاي عصبي در سلول عصبي و در نتيجه تعادل و توازن در كاركرد عصبي شخص و كاهش حالت نابهنجاري هاي رواني است
در مطالعه دکتر وايلس 1150 مرد انگليسي ميانسال طي 10 سال مورد بررسي قرار گرفتند و نتيجه تحقيق حاكي از آن بود مرداني که ورزش منظم دارند يک چهارم کمتر از سايرين به حالت افسردگي يا بيماري هاي اضطراري دچار مي شوند.
مدت ها است كه فعاليت بدني به عنوان راهي براي كسب تناسب اندام و رفع فشار خون بالا، ديابت، چاقي و ديگر بيماري ها هواداران خود را دارد. تحقيقات در حال گسترش نشان مي دهد كه فعاليت جسمي مي تواند سبب تخفيف نشانه هاي برخي اختلالات رواني مثل اضطراب و افسردگي و مانع عود بعد از درمان شود.
ورزش منظم سلامت جسمی و روحی راحفظ می کند به این صورت که با کاهش خطر ابتلا به بیماری های مزمن امید به زندگی را افزایش می دهد و باعث ایجاد شور و نشاط (رفع افسردگی ) جهت انجام فعالیت های روزانه می گردد . ورزش صحیح به بدن کمک می کند تا در کنترل سیستم عصبی به دست آوردن اعتماد به نفس ، کارکردن و تصمیم گیری صحیح در شرایط بحرانی موفق تر عمل کند . افسردگی و فشار روحی به غیر از آن که با شرایط روحی و اعتماد به نفس شخص در ارتباط می باشد با شرایط جسمانی نیز مرتبط است .
انجام تمرینات ورزشی باعث می شود بدن فشار خون خود را تنظیم کند و سیستم های عصبی در مواقع خاصی عکس العمل بهتر نشان دهند . به این ترتیب بدن می تواند کنترل بهتری در شرایط بحرانی و فشارهای روحی داشته باشد . از سویی قدرتمند شدن عضلات باعث می شود شخص از نظر تیپ بدنی بتواند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد . انجام هر نوع ورزشی به طور مستمر و از روی برنامه قابلیت غلبه بر افسردگی را افزایش می دهد اما می توان گفت هرچه ورزش دارای حالت استقامتی باشد نقش بیشتری د رکاهش افسردگی ایفا می کند .
ورزش مستمر به طوريكه بدن شروع به تعرق كند و،به طور كلي ورزش توام با تعريق و افزايش ضربان قلب ،كاهش اضطراب و افسردگي را سبب مي شود همچنين باعث افزايش ترشح آنزيم هاي اندورفين، دانپورفين و انكفالين شده كه اثر تسكين دهنده و آرامش بخش دارند.


 


نتيجه گيري


پس لازم است كه هر فردى براى به دست آوردن تواناييهاى فردى و اجتماعى خود به ورزش روى آورد. با اين حساب، مى‏توان به اين شعار هميشگى روى آورد كه: «ورزش، هدف نيست، بلكه وسيله‏اى است براى رسيدن به هدفهاى عالى‏تر و كسب مهارتهاى جسمى، روحى و تواناييهاى فردى و اجتماعى».


در نظر داشته باشيم كه افراد جامعه‏اى كه از راه ورزش، موفق به كسب مهارتهاى فردى و اجتماعى مى‏شوند، در زندگى موفق‏ترند و آن جامعه، سالم و پوياست.
نكته مهم‏تر اين است كه بايد مادران را تشويق به ورزش كرد. اين كار، كودكان را هم تشويق به ورزش مى‏كند. به راستى چگونه از مادرى كه رنجور، سست و فاقد تحرّك است مى‏توان توقّع داشت كه فرزندى سالم و پويا داشته باشد. چگونه مى‏توان از اين گونه مادران انتظار داشت كه يك قهرمان يا يك ورزشكار سالم و علاقه‏مند تربيت كنند.


معرّفى كردن ورزش به عنوان يكى از اصول زندگى به كودك، مانند آموزش صحيح راه رفتن، خوب تكلّم كردن و احترام به بزرگ‏تر، مهم و حياتى است. و آخر اينكه تولستوى، نويسنده نامدار جهان، جمله‏اى دارد كه مى‏گويد: «ناچارم ورزش كنم، وگرنه عقل من فاسد خواهد شد».


سیما مهمدی/کارشناس ارشد تربیت بدنی /هیات پزشکی ورزشی استان خوزستان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.